کد خبر: ۱۴۲۳۸
تاریخ انتشار: 13 شهريور - 1395 10:35
اختصاصی ؛
گرایش به فرقه‌ها، علل و عوامل متعددى دارد كه در اينجا به برخى از آن‌ها اشاره می‌شود.

به گزارش فرقه نیوز و به نقل از پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب
۱. عامل فطرى و روانی: به دليل آنكه انسان ازلحاظ فطرى داراى حس خداجويى می‌باشد، ارضاى اين حس خداجويى و دین‌دوستی گاهى به خطا می‌رود و این خود يكى از عوامل گرايش جوانان به فرقه‌های انحرافى و عرفان‌های كاذب است. از سوى ديگر يكى از خصوصيات درونى بشر راحت‌طلبی است و می‌خواهد با اندكى تلاش و پيمودن راهى كوتاه به مقام عالى برسد. بانيان فرقه‌های انحرافى با آگاهى از این تمايلات درونى جوانان، اهداف فرقه‌های خود را طورى وانمود می‌کنند كه می‌تواند جوانان را به ارضاى خواسته‌های درونى آنان در کوتاه‌ترین و راحت‌ترین و سهل‌الوصول‌ترین راه ممكن برساند «آن‌ها می‌گویند: ما راهى كوتاه را به شما نشان می‌دهیم كه با پيمودن آن، راه كوتاه به مقام عالى برسيد. و آن، اين است كه با قطبى [رئيس فرقه‏] كه واصل الى الله است بيعت كنيد و دست در دست او بگذاريد ديگر همه مشكلات حل خواهد شد و نيازى به سال‌ها رياضت و رعايت دقيق احكام شرع نخواهد بود... [و می‌گویند] انسان می‌تواند علی‌رغم ارتكاب هر كارى و اشتغال به هر معصيتى، با بيعت كردن با شخص، عالی‌ترین مقام انسانى برسد...» و این نیز چون با طبع و علاقه جوانى بيشتر همخوانى دارد، موجب جذب آن‌ها به‌سوی فرقه‌ها خواهد شد.
۲. عامل وسوسه‌های شيطانى:
شياطين هميشه در كمين هستند تا انسان‌ها را گمراه سازند و در اين مسير موفق نيز می‌شوند شيطان سوگند یادکرده است كه همه را گمراه كند مگر مخلصين را.[سوره ص، آیه ۸۲]
۳. عامل اجتماعى: يكى از عواملى كه می‌تواند موجب گرايش جوانان به فرقه‌های انحرافى باشد، مشكلات و پاره‌ای از سرخوردگی‌های زندگى اجتماعى است. برخى از جوانان به دليل ضعف بنيه دينى و مذهبی و فاصله گرفتن از معنويات حقيقى، نمی‌توانند مرز ميان سعادت واقعى و کاذب را تشخيص دهند، و از سويى زرق‌وبرق زندگى امروزه، مرز ميان سعادت واقعى و کاذب را تيره و مبهم كرده است و جوان براى فائق آمدن به مشكلات و نيز جهت رسيدن به سعادت و خوشبختی موردنظر خود، به فرقه‌های كذايى كه مدعى حل قاطع و سریع مشكلات او هستند، پناه می‌برد. و حال‌آنکه اين ادعاها دروغى بيش نيست. «واقعيت آن است كه در جهان ماشين زده امروز احساس هراس از رها شدن در پهنه وسيعى از ناملايمات، بشريت را به سمت‌وسوی ماورايى جهت رسيدن به آرامش سوق داده است. در این ميان البته پناه جستن به فرقه‌های مدعى ارتباط با ماوراء و گروه‌های به‌ظاهر عرفانی بازار پررونقی يافته و بیشتر مردم به‌خصوص جوانان اعتماد نابجا به این‌گونه فرقه‌های دروغين را پيشه خودساخته‌اند».[1]
۴. عامل سياسى: تلاش‌های استعمار عامل ديگرى براى اشاعه فرقه‌های انحرافى در بسيارى از مناطق محسوب می‌شود، براى اينكه مذهب مخصوصاً اسلام را از صورت فعّال بيندازند، و آن را به يك عامل تخدير مبدّل كنند، اصرار بر تقويت فرقه‌های انحرافى و رهبران اين فرق داشته و دارند. استعمارگران براى اهداف شوم استعمارى و ضد انسانى خود، چنين كسانى را به دام انداخته و ابزار دست خود قرار می‌دادند. مذهب سازان، يكى از بهترين ابزارهاى دست استعمارگران بوده و هستند.
استعمار با تقويت بنيه مالى فرقه‌های انحرافى آن‌ها را در گرايش دادن مردم مخصوصاً جوانان به سمت خود يارى می‌کنند. آنان در برخى مناطق، با برخوردارى از توان مالى زياد، به تبليغ خانه به خانه و چهره به چهره می‌پردازند، و در اين روش، با دلجويى از مشكلات اجتماعى و روحی آنان، خانواده‌ها مخصوصاً جوانان را از هداياى مالى ارزشمند بهره‌مند می‌سازند، بدون شك اين برخورد و این‌گونه تبليغ در جذب جوانان، به‌ویژه جوانان سست‌عقیده، موفق عمل می‌کند. ازجمله فعالیت‌های آنان حضور در مراكز آموزشى و مراکز درمانى است كه با دلجویی‌های فریب‌دهنده از جوانان و نوجوانان به اشاعه اهداف شوم خود می‌پردازند و یا در درمانگاه‌ها، بيماران را رايگان درمان می‌کنند و يا آن‌ها را حمايت مالى می‌کنند.
«در بسيارى از كشورهاى آفريقايى من شاهد بوده‌ام كه مراكز بهداشتى، آموزشى و پرورشى در اختيار اين فرقه [اسماعيليه‏] بود كه عمدتاً از طرف دولت انگليس حمايت می‌شد. بیمارستان‌های مجهز می‌سازند و آن را اهدايى آقاخان به فلان كشور آفريقايى معرفى می‌کنند،... از بيماران پذيرايى كرده و آنان را درمان می‌کنند و به‌وسیله و بدون نياز به اقامه دليل و برهان فرقه خود را رواج می‌دهند زيرا وقتی‌که مريض در آنجا بسترى می‌شود، با او به‌خوبی رفتار می‌کنند و هنگامی‌که بيمار معالجه و مرخص شد، خودبه‌خود تابع مذهب آن‌ها خواهد بود. این‌یک شيوه بین‌المللی است و اختصاص به فرقه و مذهبى خاص ندارد.»
علاوه براين عوامل، روش ارائه و تبلیغ اين فرقه‌ها است، كه از روش‌های به‌ظاهر گول زننده جوان‌پسند همراه با ارائه يك سرى تکنیک‌های ورزشى، با ادبيات روزمره و نيز آميخته با مفاهيم عشق و عاشقانه كه گول زننده و کاذب است، جوان را به سمت‌وسوی خود می‌کشاند. به‌عنوان مثال «تانترا» يكى از اين فرقه‌های انحرافى، معتقد است براى رشد و تعالی، نخست بايد از تمامى لذت‌های مادى بهره جست. و اینکه نفى لذايذ جسمانى و جنسی به هیچ‌وجه مطلوب نيست. و در كتاب مقدس آن‌ها يعنى «كاماسوترا» آمده است كه تنها راه تعالى، اتحاد دو جنس زن و مرد است. و یا اينكه در فرقه و جریان انحرافى «يوگا» و شاخه‌های آن، تکنیک‌هایی را در قالب حركات ورزشى و رقص‌گونه ارائه می‌کند كه همه آن‌ها به‌ظاهر لذت‌بخش و آرامش‌دهنده نسبى است، و به نوع خود همه جوان‌پسند. و حال‌آنکه درواقع همه اين آموزه‌ها با روح تعاليم اسلامى مخالف است.
۵. تبديل شدن برخى از فرقه‌های انحرافى به‌عنوان جريان يا جنبش‌های اعتراضى برعلیه حاكميت و حکومت‌ها و استفاده جریان‌های اپوزيسيونى از اين مسئله؛
۶. کم‌کاری و کمبود فعالیت‌های دينى، فرهنگى و تبليغى.[2]

پی‌نوشت:

[1] . اميررضا پرحلم، ابعاد و علل گرايش به فرقه‌های انحرافى، روزنامه رسالت ۹/۱۱/۸۶.
[2] . دفتر تبلیغات اسلامی، جستارهایی در نقد عرفان‌های نوظهور، نشر تبلیغات اسلامی، ۱۳۹۰، ص ۱۴۸.

جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: محمد‌تقی فعالی، آفتاب و سایه‌ها...

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار