در حالی ایالات متحده و عربستان سعودی خود را مبارزان خط مقدم مقابله با تروریسم و افراط گرایی مطرح می‌کنند که نگاهی به رفتارهای آنها در گذشته و امروز نشان می دهد تروریسم در واقع محصول سیاست‌های جاه طلبانه آنهاست.
به گزارش فرقه نیوز و نقل از خبرنگار «پارسینه» ؛
کریستینا لین، تحلیل گر «مرکز روابط فراآتلانتیکی» دانشگاه جان هاپکینز و
متخصص روابط چین و خاورمیانه، در یادداشتی که توسط «ایژیا تایمز» منتشر شده
است، محور آمریکا- عربستان را عاملی مشکل ساز در امنیت آسیا می خواند و می
نویسد:
از افغانستان تا سوریه، و اکنون تا [شرق]
آسیا، این محور تجهیز و حمایت از وهابی‌ها برای تغییر رژیم، مبارزه ای
جهانی علیه جامعه بین الملل را مطرح کرده است.
دکتر
«براهما چلانی» در مرکز پژوهش سیاسی دهلی نو اشاره می کند که «قدرت های
غربی در واقع پادشاهی سعودی را به عنوان پادزهر کمونیسم و انقلاب
ضدآمریکایی ایران در سال ۱۹۷۹، به صدور وهابیت تشویق کردند.
اکنون،
پس از دهه ها سرمایه گذاری با دلارهای نفتی جهت صدور وهابیت و سعودی سازی
مسلمانان آسیا، این قاره نتایج منفی این محور را برداشت می کند. در سخنرانی
۲۷ ژوئیه، دریاسالار «هریس»، فرمانده نیروهای ایالات متحده در اقیانوس
آرام، در «بنیاد ابتکار برای بازسازی ژاپن» هشدار داد که داعش منطقه هند و
آسیا پاسیفیک به عنوان یک میدان جنگ تازه، گسترش پیدا کرده است.
این
که داعش و عربستان سعودی در یک ایدئولوژی متعصب وهابی اشتراک دارند، نباید
باعث تعجب شود. همان طور که ویلیام مک کانتس، نویسنده کتاب «آخرزمان داعش»
می گوید، مذهب رسمی عربستان سعودی به لحاظ هویتی بسیار به داعش نزدیک است.
امام
جماعت سابق مسجد الحرام در مکه این را تایید می کند: ما باورهایی مشابه با
داعش داریم. ما در ایدئولوژی آنها شریکیم، اما آن را به شکلی تصفیه شده
ابراز می کنیم.
در واقع، زمانی که داعش به دنبال
متون درسی برای مدرسه هایش در رقه بود، متون درسی رسمی سعودی را که به صورت
آنلاین پیدا کرده بود، چاپ کرد.
به همین ترتیب،
مسلمانانی که در آسیا وهابی شده اند، به طور طبیعی به سمت داعش جذب می
شوند، مشابه مسلمانان اروپا، کزوو و هرجای دیگر که مساجد و مدرسه های سعودی
اجازه پیدا کردند ریشه بدواند.
کشورهایی که هواداران داعش بیشتر از آنجا توییت می کنند
افراط
گرایی الهام گرفته از وهابیت، شخصیت کشورهای [شرق] آسیایی با جمعیت مسلمان
زیاد را هم تغییر داده است. همان طور که باراک اوباما برای مالکوم ترنبول
در جریان نشست «اپِک» شرح داد، وهابیت بنیان گذاشته شده توسط سعودی ها
اندونزی را از یک اسلام تلفیقی مداراگرا به یک تفسیر بنیادگرای نابخشنده که
خارجی و عرب گراتر از زمان کودکی او است، تغییر داده است. اندونزی اکنون
از افزایش حملات تروریستی مرتبط با القاعده و داعش رنج می برد.
با
این وجود، ایالات متحده به حمایت از سیاست ریاض به ضرر دیگر کشورها ادامه
می دهد. در سوریه، به جای اجرایی کردن یک سیاست ضدتررویسم، شرکای ایالات
متحده به همراه عربستان از یک گروه وابسته به القاعده برای سیاست تغییر
رژیم استفاده می کنند، در حالی که به طور همزمان، تخریب یمن باعث رشد داعش و
القاعده می شود.
این تهدیدی برای آسیا است. در
حالی که ایالات متحده دیگر نیازی به نفت خاورمیانه ندارد و می تواند هر وقت
خواست از آن خارج شود، کشورهای آسیایی وابستگی روزافزونی به این منطقه
برای دسترسی به بازار و منابع انرژیش پیدا می کنند. دهلی نو و پکن با یک
چالش بزرگ دیگر هم روبه رو هستند: حمایت از هفت میلیون کارگر هندی و دو
میلیون کارگر چینی در خاورمیانه.
به علاوه،
القاعده، داعش و گروه های سلفی مختلف در خاورمیانه تهدیدی جدی را متوجه
پروژه های ۱ تریلیون دلاری جاده ای در سراسر اوراسیا کرده اند.
با
توجه به این واقعیات که ایالات متحده دیگر نیازی به نفت خاورمیانه ندارد،
به لحاظ جغرافیایی و بر خلاف کشورهای آسیایی فاصله زیادی از منطقه دارد،
جمعیت مسلمان زیاد در معرض رادیکال شدن ندارد، به جای مبارزه با تروریسم
الهام گرفته از وهابیت با کشورهای وهابی برای تغییر رژیم دیگر کشورها شریک
است، و به خاطر نقش مخربش در خاورمیانه و به ویژه در یمن با رسوایی فزاینده
در سطح بین المللی مواجه است، به نظر می رسد کشورهای آسیایی ابتکارات
ضدتروریسمی‌شان را با هم یکی می کنند.
در همین ماه اوت، هم هند و هم چین روابط امنیتیشان با دولت سوریه را برای مقابله با القاعده و داعش افزایش دادند.
سرهنگ
«ویوک چازا»، عضو «موسسه تحلیل ها و پژوهش های دفاعی» دهلی نو می گوید:
این یک نمونه از جاهای است که برای خنثی کردن تهدیدات قبل از این که گسترش
پیدا کنند، باید با هم کار کنیم.
حضور اعضای گروه بنیادگرای «حزب اسلامی ترکستان» در شمال سوریه
چین
هم از سال ۲۰۱۳ که گفت «قبل از رشد تهدیدات جنبش اسلامی ترکستان شرقی با
آن مبارزه می کند»، در دیدگاه خنثی کردن این شاخه القاعده که اکنون در
سوریه حضور دارد، شریک است.
چین و هند از اعضای
سازمان همکاری شانگهای هستند که روسیه، پاکستان و جمهوری های آسیای مرکزی
را هم در بر می گیرد و اقدامات ضد تروریسمش در چند سال گذشته را تقویت کرده
است.هر دوی آنها تلاش های آمریکا و عربستان برای سرنگونی دولت سوریه و
جانشینی آن با یک دولت طالبانی وهابی دیگر رد کرده اند.
با
در نظر گرفتن این که مخالفان خارجی مورد حمایت آمریکا و عربستان در سوریه
که شامل بنیادگراهای آسیایی می شود، به نفع کشورهای عضو سازمان همکاری
شانگهای است که با دستور کار تغییر رژیم توسط عربستان و ایالات متحده
مقابله کنند و سوریه را به عنوان پناهگاهی که شبه نظامیان آسیایی می توانند
حملاتشان به سرزمین های این سازمان را هدایت کنند، انکار کنند. روسیه،
هند، و چین هم هسته مرکزی «ریک» (RIC) را تشکیل داده اند و چهاردهمین نشست
خود را در ماه آوریل در مسکو برگزار کردند.
در
آنجا، وزیر خارجه هند اعلام کرد «کشورهای ریک باید مسیری را که مجموعه
جامعه بین الملل را به سمت مبارزه با تروریسم از طریق اقدام مشترک می برد،
هدایت کنند».
اکنون، دو ائتلاف ظهور کرده اند:
ائتلاف اوراسیایی به رهبری ریک برای مبارزه با تروریسم وهابی- سلفی، و
ائتلاف آمریکایی- سعودی علیه حکومت سوریه. به نظر می رسد دمشق شلوغ تر می
شود.
