سیری کوتاه برفرقه ضاله مکتب

به گزارش فرقه نیوز؛

نعمت الله جیحون آبادی، اهل سقز کردستان و از طایفه مکری بود. وی با مهاجرت به شهرستان صحنه، روستای جیحون آباد با تغییر مذهب سر سپرده خاندان شاه حیاسی می¬شود. نعمت الله جیحون آبادی پس از چندی به تألیف دیوان شعر حق الحقایق یا شاهنامه حقیقت در شرح عقاید اهل حق اقدام می¬کند و بدین ترتیب، با کسب نام و نشان در روستای و جیحون آباد با سوء استفاده از فقر فرهنگی شدید حاکم بر منطقه، زمینه را برای یارگیری و مطرح کردن خود به عنوان قطب فراهم ساخته و به مرید پروری می‌پردازد. حاج نعمت با زیرکی خاصی پس از تألیف شاهنامه حقیقت، آرام آرام جماعتی را به دور خود جمع کرد و با تأسیس گروه موسوم به دراویش گام اوّلیه حرکت به سوی ظهور فرقه انحرافی مکتب را برداشت. در این مقطع تمامی طرفداران حاج نعمت، خود را اهل حق دانسته و به آن اقرار داشته¬‌اند، پس از مرگ نعمت الله جیحون آبادی پسرش فتح الله به قدرت می‌رسد و با ادامه راه پدر، مدتی را در جیحون آباد اقامت کرده و به هدایت مریدان مشغول می‌شود.

فتح‌ الله جیحون‌آبادی، ملقب به "نورعلی‌الهی”، سرکرده و مؤسس فرقه ضاله مکتب نورعلی الهی” است. وی مدعی بود عصاره تمامی ادیان و آیین‌های جهانی را گردآوری و در کتابی به نام "آثارالحق” عرضه داشته که با تمسک به آن می‌توان مدارج به ‌اصطلاح عرفانی را طی نموده و به کمال –البته از منظر وی- دست یافت.

ادعاهای فوق در حالی است که مروری بر دوران مختلف زندگی نامبرده و سوابق رفتاری و کارنامه عملی‌اش، حاکی از حقایقی دیگر می‌باشد که با این ادعاها در تناقض کامل قرار دارد. مصداق بارز این امر را می‌توان در تغییرات ظاهری نورعلی‌الهی مشاهده کرد، به‌گونه‌ای‌که وی در هر دوره از زندگی بنا به مقتضیات شرایط و زمان، رنگ عوض کرده و با شکل و شمایلی تازه ظاهر می‌شد؛ امری که می‌توان آن را شاهدی بر تزلزل شخصیتی و هویتی وی ارزیابی نمود.

پس از نورعلی، خواهرش شیخ جانی به عنوان رهبر فرقه شناخته شد و با همکاری برادرزاده ¬اش دکتر بهرام، به اداره امور مکتبیون پرداخت. در دوره وی، اختلافات و درگیری¬های ایجاد شده در زمان نور علی بین اهل حق و مکتب به اوج خود رسید و شیخ جانی با تشکیل گروه¬های خشونت و تهدید بر اساس یک سیاست تشکیلاتی به منظور حفظ فرقه، به برخورد با مخالفان اقدام نمود.

با پیروزی انقلاب اسلامی، شیخ جانی با توان تشکیلاتی خویش به مخالفت با نظام نوپای اسلامی پرداخت و با سیاست-های افراطی خود موجبات بروز منازعات فراوانی را فراهم آورد که از جمله می¬توان به درگیری شهرستان هشتگرد که منجر به تخریب مقبره نور علی الهی گردید، اشاره نمود. شیخ جانی پس از مرگ در شهر پاریس فرانسه دفن گردید و از طرف شهرداری پاریس برای وی مقبره¬ای نسبتاً عظیم به طور رایگان ساخته شد. این مکان در حال حاضر، به محلِّ زیارتی مهمّی برای مکتبیّون فرانسه تبدیل گردیده است. دکتر بهرام نیز پس از مدتی متواری شد و راهی فرانسه گردید. او هم اکنون نیز در این کشور اقامت دارد.

پس از فوت شیخ جانی، دکتر بهرام، فرزند نور علی، به قدرت رسید و رهبری جریان انحرافی مکتب را به عهده گرفت. با به قدرت رسیدن دکتر بهرام، وی با کمک های مالی فراوان همسرش به نام مینو توکلی و با بهره گیری از هدایت ها و مساعدت های سرویس جاسوسی فرانسه، فرقه مکتب را با ترمیم روش ها و ساماندهی امورات به یک سازمان پیچیده منظم، مانند گروهک منافقین تبدیل کرد.

نامبرده در حال حاضر متواری است و از کشور فرانسه این جریان را هدایت می کند. او با به روز کردن تفکرات عناصر مکتبی، موفق به تحقق بسیاری از آرزوهای پدرش که در آن زمان شرایط تحقق و علنی شدن آن ها برای نور علی فراهم نبود، شده است. ساختار تشکیلاتی تدوین شده در زمان دکتر بهرام برای مکتب را می توان بدین شرح ترسیم نمود:

الف- مکتب به لحاظ تشکیلاتی به روش گروهک منافقین عمل نموده و یک کپی برداری از این گروهک می باشد، بدین صورت که خود دکتر بهرام در نزد مکتبیون به عنوان رهبر معنوی فرقه و تشکیلات به شمار می¬رود و همسرش، مینو توکلی، مسئولیت هدایت اجرایی تشکیلات را بر عهده دارد.

ب- این فرقه در تربیت نیروهای وابسته، با راه ¬اندازی کلاس¬های آموزشی موسوم به کلاس های جانبی و جَم عمومی برای تمامی مقاطع سنی تحصیلی از روش¬های تربیتی بهائیت تقلید می¬کند.

گفتنی است که دکتر بهرام الهی در یک اقدام حساب شده و تشکیلاتی در سال 1363 هـ ش تمامی وابستگان فرقه ‌ای خود را ملزم نمود که با تراشیدن سبیل ها، خود را شیعه اثنی عشری معرفی نمایند. این کار دکتر بهرام، حاشیه‌ای امن برای مریدان این فرقه درست کرده است.