کد خبر: ۱۴۹۶۹
تاریخ انتشار: 09 دی - 1395 10:44
اختصاصی
با توجه به حضور و نقش منفی صوفیه سیاسی در فتنه 88 ونیز برنامه‌های دشمن برای بکارگیری از فرقه‌های ضاله در انتخابات، ثابت شد که صوفیه سیاسی یک فرقه به ظاهر عرفانی هم محسوب نمی‌شود بلکه یک حزب سیاسی است که با عناصر ضد انقلاب در یک خط جمع شده‌اند.

به گزارش فرقه نیوز_ حماسه عاشورایی 9دی آیینه تمام نمای بصیرت و آگاهی ملت و نمایش در هم شکستن و ذلّت چندین باره‌ی صوفیان عارف نما و فرقه‌های ضاله داخلی بود.

با وجود آن که انتخابات88 بالاترین درصد شرکت مردم را داشت و می‌توانست برای ما اقتداری در دنیا باشد، موضوع تقلب در آن مطرح شد. پس از راهپیمایی‌های گسترده و خودجوش مردم ایران در شهرهای مختلف در ابراز انزجار از اتفاق‌های روی داده در روز عاشورا و اتفاق‌های فتنه در سال 88، مردم همه شهرهای کشور در نهم دی 88 در حمایت از ولایت فقیه، نظام و رهبری حماسه آفریدند.

با توجه به حضور و نقش منفی صوفیه سیاسی در فتنه 88 ونیز برنامه‌های دشمن برای بکارگیری از فرقه‌های ضاله در انتخابات، ثابت شد که صوفیه سیاسی یک فرقه به ظاهر عرفانی هم محسوب نمی‌شود بلکه یک حزب سیاسی است که با عناصر ضد انقلاب در یک خط جمع شده‌اند.

یکی از نقاط جالب و قابل تامل فتنه 88، همراه شدن فرقه‌های مختلف با فتنه گران بود. در فتنه 88 فرقه‌های ضاله با هر عقیده و مسلکی دست در دستان هم داده و زیر یک پرچم قرار گرفتند؛ از منافقین و مجاهدین خلق گرفته تا بهائیت و صوفیه و انجمن حجتیه؛ و این چنین شد که فرقه‌های انحرافی که در ظاهر به مخالفت با یکدیگر می‌پرداختند حقیقت پنهان و دست‌های پشت پرده خود را نشان دادند تا همگان متوجه شوند که سناریو تشکیلاتی فرقه‌های ضاله از یک جا حمایت می‌شود.

انتخابات سال 88 و حوادث متعاقب آن عرصه‌ای بود تا دوباره صوفیه سیاسی با اشاره‌ی محافل بیگانه علیه جمهوری اسلامی ایران توطئه کند. بدون شک فتنه سبز، آزمایش سختی بود که در آن بسیاری از خواص مردود شدند و کار آن‌ها به جای رسید که بعد از فتنه هم امید اول فرقه‌های ضاله قرار گرفتند و در هر موقعیتی با بکارگیری الفاظ و القاب خاص به تحریک آن‌ها می‌پرداختند و از آن‌ها به عنوان "رجل نامدار سیاسی کشور" یاد می‌کردند و مصلحت فقرا را از آن‌ها جویا شدند[1]تا ماهیت فتنه از سوی خواص چهره جدیدی به خود گیرد.

با وجود آن که اقطاب فرقه سیاسی صوفیه اصرار عجیبی بر سر دادن شعار جدایی دین و سیاست در منابع خود دارند[2] عملکرد اقطاب این فرقه در رژیم پهلوی و بیرون آوردن خرقه به اصطلاح عرفانی توسط نورعلی تابنده در فتنه ۸۸ تمام معادلات پنهان صوفیه سیاسی را آشکار کرد تا بر همگان ثابت شود تصوف دارای خاستگاه سیاسی و در سراسر عمر تاریخی خود، از جانب حکومت‌ها و دستگاههای غیر دینی در برابر خط معنوی اهل بیت عصمت و طهارت تقویت می‌شود.

کلید حرکت چراغ خاموش نورعلی تابنده از مهدی کروبی برای انتخابات 88 در جلسه اسفند 1387 زده شد و این قطب سیاسی در این جلسه به تبلیغ و تطهیر چهره کروبی پرداخت و بیان کرد: «من گفتم فقرا در تمام ایران و بلکه در تمام دنیا از این وقایع (تخریب حسینیه‌ها) ناراحت شدند، از غیر فقرا هم آن‌هایی که جنبه‌ی عدالت‌خواهی داشتند، ‌ آن‌ها هم ناراحت می‌شوند. در روزنامه نامه‌ای را که آقای کروبی نوشته و از این تخریب‌ها انتقاد کرده بودند را دیدم که گفته بودند چرا چنین بازی‌هایی درآوردید؟ ! نامه را هم خیلی خوب نوشته‌اند، از خود ما بهتر نوشته، برای اینکه آن‌ها در سیاست دخالت می‌کنند ما نمی‌کنیم، ما می‌خواهیم دخالت نکنیم.» [3]

طی رایزنی‌های صورت گرفته بین مشاورین سیاسی نورعلی تابنده و کروبی مصاحبه‌ای با قطب سیاسی صوفیه صورت گرفت و فتوای وجوب حمایت از کروبی توسط فقرا تیتر یک این روزنامه شد. [4] تا مهدی کروبی در دام صوفیان ابن الوقتی قرار گیرند که مهمترین ویژگی کاندید انتخابی از سوی آن‌ها «منافع شخص» [5]بود و در کمال ناباوری «دیانت» [6] را آخرین ویژگی کاندید مورد نظر خود می‌دانستند.

این حمایت دو طرفه در حالی صورت گرفت که کروبی به یقین در دروس حوزوی تفاوت بین عرفان و تصوف را فرا گرفته بود و بدون شک یقین داشت که حامیان وی با مطرح کردن احکامی از جمله تجسم صورت قطب در عبادات، عشریه، غسل اسلام، سجده بر اقطاب و ده‌ها بدعت دیگر به بدنامی عرفان پرداخته‌اند و هیچ نشانی از عرفان اسلامی در این فرقه سیاسی دیده نمی‌شود. کروبی آبرو و سابقه خود را با 300 هزار رای ناقابل فروخت تا ثابت شود افرادی که برای حفظ آبروی از دست رفته خود شعار تقلب در انتخابات را سر دادند امروزه جزو مهره سوخته صوفیه سیاسی قرار گرفته‌اند و سیل حماسه نه دی آن‌ها را به زباله دان تاریخ هدایت کرده است تا مجید محمدی یکی از مهره‌های موساد بعد از تجلیل از همنوای صوفیه سیاسی و کروبی بیان کند: «مهدی کروبی نیازی نمی‌بیند تا شعارهای مردم مثل نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران را به هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران تغییر دهد تا به حاکمیت بقبولاند او ضداسرائیلی است. او نیازی نمی‌بیند در مصاحبه با شبکه‌های تلویزیونی فارسی زبان خارج از کشور به مجری مؤدب و متین برنامه توهین کند، حضورش را در رسانه‌های خارجی با مواضع ضدامپریالیستی توجیه کند یا به اسرائیل بد و بیراه بگوید تا از سوی حاکمیت به عنوان عامل اسرائیل یا آمریکا متهم نشود.» [7]

قطب سیاسی صوفیه در فضای غبارآلوده فتنه خطاب به فقرا بیان کرد: «برای هر چیزی نباید منتظر قانون باشیم ... منتظر قانون در هیچ کاری نباشید ...» [8] تا شاهد فصل جدیدی از تحرکات صوفیه سیاسی باشیم. اما حماسه ۹ دی تمام معادلات دشمن و صوفیه سیاسی را به هم ریخت و کار به جای رسید که امروزه قطب سیاسی صوفیه در یک چرخش 180 درجه‌ای منکر صحبت‌ها و ادعاهای خود در روزنامه اعتماد شد تا ثابت شود امروزه مهدی کروبی مهره سوخته‌ای است که هیچ جایگاهی در صوفیه سیاسی ندارد. «من هرگز نگفتم که خوشحالم که فقرا در انتخابات شرکت کنند، گاهی بعضی جاها را نمی‌گویم و به خودِ شما واگذار می‌کنم، البتّه هر چه نگویم هم، واگذار به شما است. منتها این «واگذار می‌کنم» یعنی از مواردی است که معمولاً خودم باید بگویم ولی نمی‌گویم به شما واگذار می‌کنم که دسته‌جمعی بفهمید، هدف چیست. همین‌طریق را من گفتم، راجع به همین انتخابات. بعضی‌ها می‌گفتند برویم، بعضی‌ها می‌گفتند نرویم، گفتم خودتان با هم صحبت کنید. بنابراین نه از رفتنِ شما به انتخابات خوشحال می‌شوم و نه بدحال، فقط نتیجه را نگاه می‌کنم که شما چه تصمیمی گرفتید، من تابع تصمیم شما می‌شوم، منتها من آن‌چنان تابعی می‌شوم که اگر خراب باشد، آن را اصلاح می‌کنم ولی به‌هرجهت در آنجا دستور خاصّی ندارید، با فکرِ خود عمل کنید.» [8]

تاریخ انقلاب اسلامی ایران از رشادت، مجاهدت، استقامت و ایثار ملتی که تا پای جان در برابر عناد مستکبرین عالم و خیانت‌های مزدوران داخلی برای نگهبانی از ولایت و جمهوری اسلامی ایران ایستاده‌اند گواهی می‌دهد. حماسه عاشورایی 9دی آیینه تمام نمای بصیرت و آگاهی ملت و نمایش در هم شکستن و ذلّت چندین باره‌ی صوفیه سیاسی و فرقه‌های ضاله بود و نشان داد که تبلیغات و عملیات‌های روانی و رسانه‌ای امپریالیسمی، صهیونیسم و یهود در حمایت از فتنه گران سال 88 نه تنها در پایبندی مردم به نظام جمهوری اسلامی و آرمان‌های انقلاب بی‌تاثیر بود بلکه نقطه عطفی در انقلاب اسلامی و قله‌ی افتخار دیگری برای ملت شد.

منابع:

[1] سایت مجذوبان نور وابسته به فرقه سیاسی صوفیه مورخ6/12/94.

[2] رجوع شود به پند صالح، خورشید تابنده، یادداشت‌هایی از سفر به ممالک اسلامی، نابغه علم و عرفان

[3] جلسه سخنرانی نورعلی تابنده در خانقاه امیرسلیمانی تهران مورخ 10 اسفند 1387 با موضوع اتحاد و همدلی.

[4] روزنامه اعتماد ملی وابسته به مهدی کروبی در تاریخ یکشنبه هفدهم خرداد ماه 1388.

[5] خورشید تابنده، شرح حال رضاعلیشاه، نویسنده محبوبعلیشاه، صفحه727، انتشارات حقیقت. تهران.

[6] همان.

[7] روزنامه کیهان، ۲۲ تیرماه ۱۳۸۹.

[8] جزوه 170 سخنان نورعلی تابنده، رفع شبهات با گزیده‌هایی از بیانات درباره‌ی قانون، صفحه 16

[9] جلسه سخنرانی نورعلی تابنده در خانقاه امیرسلیمانی تهران مورخ12 اسفند 1394.


ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار