کد خبر: ۱۵۱۵۱
تاریخ انتشار: 10 بهمن - 1395 09:25
هرچند که مراکز دینی در چند سال اخیر، ورود جدی به بحث مقابله با عرفان‌های نوظهور را داشته‌اند اما از این نظر ما هنوز ضعف را احساس می‌­کنیم. بنده معتقدم در مواجهه با عرفان‌های کاذب و نوظهور به یک حرکت همه­‌جانبه نیاز داریم و تنها یک نهاد خاص نمی‌تواند با این جریان مقابله کند.

به گزارش فرقه نیوز؛ یکی از مسائل مسلّم و غیر قابل انکاری که در مورد انسان وجود دارد، نیاز شدید انسان به معنویت است که از فطرت و سرشت او نشأت می‌گیرد. در طول تاریخ، ایرانیان بیش از سایر مردم جهان به معنویت توجه و تمایل نشان داده‌اند. از همین رو می‌توان گفت فرهنگ ایران، فرهنگی عرفانی و معنوی است و جامعه ایرانی پیشینه‌ای عرفانی و مذهبی دارد.

از طرفی هم دین مبین اسلام، دینی است که احکام و دستوراتش بر پایه‌ی سهل و آسانی گذاشته شده است و تکالیف آن به نسبت سن، صحت بدن، میزان درآمد، علم به احکام و… متغیر بوده و اجباری برای یک شکل بودن آن‌ها نیست. در دین اسلام برای رسیدن به مقامات و معنویات نیازی به روی گرداندن از دنیا و ترک لذات آن نیست بلکه می‌توان در عین این‌که از نعمات مادی خداوند بهره‌مند شد.

در دنیای امروز که مرزهای فرهنگی کمرنگ شده و سواره نظام و پیاده نظام رسانه‌ای، ابرفرهنگ غرب را در جهان می‌گستراند، جهان اسلام نیز از حضور این جریان‌های هزار رنگ منزه و پاک نمانده است؛ از این رو مطالعه نقادانه این فرقه‌ها ضروری است و کوتاهی در این امر زیان‌های جبران ناپذیری را به فرهنگ و سایر ساحت‌های حیات اجتماعی وارد خواهد کرد.

بر همین اساس، خبرگزاری فارس، میزگردی را با حضور سیده فاطمه میرزائیان مدیر انجمن نجات از حلقه، لاله افتخاری رئیس هیأت اندیش‌ورز بسیج طلاب و روحانیون و ناهید دمیرچی مسئول امور خواهران سازمان بسیج طلاب و روحانیون تهران، با موضوع «بررسی راه‌های توانمندسازی دختران در مقابل گرایش به عرفان‌های کاذب» برگزار کرده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

 

اگر بخواهیم یک واکاوی درباره علل وقوع عرفان‌های کاذب داشته باشیم، بفرمائید چه عواملی باعث به وجود آمدن عرفان‌های کاذب می‌شود؟

افتخاری: همانطور که می‌دانیم دشمن سه نوع تهدید و حمله دارد، یک تهدیدی که در قالب تهدید سخت نام برده می‌شود، یعنی تصرف سرزمین از طریق نفوذ امنیتی، اغوای دیگران، تهدید و تطمیع که افراد مورد هدف آن قرار می‌گیرند و غالباً هم به عنوان افراد، ما یکدفعه نگاه می‌کنیم می‌بینیم یک کسی جاسوس دشمن درمی‌آید که نقشه‌های نظامی را آشکار می‌کند که قرآن کریم هم شاید به نحوی ـ البته اینکه می‌فرمایند عام است اما اشاره می‌کند ـ «وَ فِیکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ» بین شما یک کسانی هستند که نفوذی و جاسوس دشمن هستند، حواستان جمع باشد اگر همه گفتند ما مسلمان هستیم نمی‌توان پذیرفت.

یکی دیگر از تهدیدات، نیمه‌سخت است که در سطح سیستم‌ها انجام می‌گیرد، به صورت شبکه‌ای و از طریق ایجاد وابستگی عمیقِ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در خیلی از این موارد ممکن است آن عامل اولیه مثلاً یک فرد از طبقه میانی باشد ولی در میان مسئولان و در نگرش آنها نفوذ می‌کند؛ گاهی اوقات در بحث آموزش عالی، آموزش و پرورش و حتی در حوزه‌های علمیه ما می‌‌تواند نفوذ پیدا کند و بعضاً نیز این کار را انجام داده است. همچنین در عزاداری‌ها و شبکه مردمی از جمله مساجد ما که مقام معظم رهبری در این خصوص فرمودند: مسجدی که در آن فقط نماز خوانده شود، دشمن را نشناسد و فقط سرگرم برپایی نماز و عبادت باشد، مسجدی سکولار است و بعضی‌ها هم این شبهه به آنها القا شده که این را مقدس‌مآبی برای خودشان بدانند، یعنی بزرگواری می‌دانند که نسبت به اطراف خود، بی‌تفاوت بوده و دشمن هم هر کاری که دوست دارد را انجام بدهد.

در جامعه ما هم گاهی هستند، افرادی که خودشان به نظر خودشان آدم‌های خیّر، آدم‌های مؤمن هستند ولی در حقیقت خیراتشان هم اسراف است، چون از مال حلال به دست نیامده است، اینها کسانی هستند که حاضر نیستند خمس یا زکات بدهند یا دیگر مسائل شرعی‌‌شان را رعایت کنند

 

سومین تهدید که از همه پیچیده‌تر  و خطرنا‌ک‌تر است همان تهدید نرم است و دشمن در قالب نفوذ نرم می‌تواند خود را نشان دهد، یعنی ایجاد اختلال در دستگاه محاسباتیِ عامه مردم، مخصوصاً مسئولان و نخبگان. بنا بر فرمایش مقام معظم رهبری، گاهی اوقات دشمن نفوذ خود را به نحوی اِعمال می‌کند که افراد فکر می‌کنند کار صحیحی انجام می‌دهند. خداوند متعال در قرآن کریم به همین مسئله اشاره دارد؛ «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم‌ بِالاخْسَرِینَ أَعْمَـٰلاً، الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا»؛ اینها گمراه شدند و اصلاً اعمالشان تباه و باطل است، آنها کسانی هستند که به خیال خودشان کارهای نیک انجام می‌دهند اما در حالی که این اشتباه است و یک سرابی است. در جامعه ما هم گاهی هستند، افرادی که خودشان به نظر خودشان آدم‌های خیّر، آدم‌های مؤمن هستند ولی در حقیقت خیراتشان هم اسراف است، چون از مال حلال به دست نیامده است، اینها کسانی هستند که حاضر نیستند خمس یا زکات بدهند یا دیگر مسائل شرعی‌‌شان را رعایت کنند ولی دوست دارند از راه ناصحیح به عنوان یک خیّر معرفی شوند، شاید خودشان هم فکر کنند خیلی آدم‌های خوبی هستند ولی قرآن می‌فرماید: «زیان‌کارترین افراد کسانی هستند که خودشان فکر می‌کنند درست کار می‌کنند» و در واقع در جهل مرکب، ابدالدهر می‌‌مانند؛ هم خودشان گمراه می‌شوند و هم دیگران را گمراه می‌کنند.

به هر حال در مورد سوم گاهی طوری می‌شود که منطق و همه ارزش‌ها و معیارها در نظر افراد چیز دیگری جلوه می‌کند یعنی معیارهایی که ارزشی و واقعی هستند وارونه جلوه داده می‌شود و کم‌کم این ذهن شست‌وشو داده می‌شود. از این رو اگرچه که داده‌ها صحیح باشد ولی خروجی باطل است، یعنی فرد نمی‌تواند از آن داده‌های صحیح، یک خروجی صحیح بگیرد بنابراین ۲+۲ او چهار نمی‌شود، ۳+۳ او شش نمی‌شود، یک چیز دیگری به دست می‌آورد چون از همان روز اول یک تابلوی ناصحیحی جلوی ذهنش آوردند همان تابلوی ناصحیحی که ما در سال ۸۸ تحت عنوان فتنه مشاهده کردیم.

میزائیان: همه ما به ویژه دختران و بانوان مسلمان جامعه ما واقعا به چنین نشست‌های تخصصی نیاز داریم، باید چنین مشکلاتی واکاوی شود، الان ما می‌بینیم اکثریت کسانی که جذب این فرقه‌ها و تفکرات انحرافی نمی‌شوند آقایان هستند و بیشترین آسیب را هم خانم‌ها می‌بینند و نیاز است که ریشه‌یابی شود و عوامل و اینکه چه راهکارهایی را می‌شود پیشنهاد داد برای جلوگیری از این مسئله.

من می‌خواهم یک مقدار ریشه‌ای‌تر بحث کنم، به نظر من این مبحث برمی‌گردد به سبک زندگی‌ای که در حال حاضر ما در جامعه داریم، در گذشته خانواده‌ها خیلی بسته‌تر و محدودتر بودند، سبک زندگی ما در آن زمان اینقدر تنوع نداشت و راه‌های ارتباطی تا این حد، وسیع نبود، فرد فقط با خانواده و اطرافیان خودش، ارتباطاتی را داشت و سعی می‌کرد که همان راه و روش را پیگیری کند و در واقع همان تفکری که والدین داشتند را پیروی می‌کرد و خیلی کم پیش می‌آمد که بخواهد هنجارشکنی کرده یا با تفکر بزرگترهای خویش مقابله کند.

متأسفانه امروزه به دلیل گستردگی ارتباطات و فعالیت‌های اجتماعی، مشاهده می‌شود تنوع بسیاری در مسائل مادی، معنوی، یعنی تنوع جریانات فکری، تفکراتی که ارائه می‌شود باعث شده که افراد قدرت انتخاب داشته باشند، هم در مسائل مادی و هم در مسائل معنوی. منتها اینکه اینها چه چیزی را انتخاب می‌کنند و ما چه وظیفه‌ای در قبال انتخاب‌های درست داریم، مسئله‌‌ای است که باید خوب روی آن کار شود.

در حال حاضر با وجود راه‌های ارتباطی مانند اینترنت، ماهواره، شبکه‌های اجتماعی، کتب مختلف، جریانات فکری که در جامعه مطرح می‌شوند، ما باید اینها را شناسایی کنیم، راه‌هایی که آنها برای جذب افراد به کار می‌برند را شناسایی کنیم، چرا که این مسئله  برمی‌گردد یکی به اینکه از آن فرقه‌ها یا جریانات فکری که الان ما قبول نداریم و در برابر آن جریانات فکری احساس خطر کردیم، از چه وسایل و جاذبه‌هایی استفاده می‌کنند؟

 

به نظر شما چه ضعف‌هایی در جامعه وجود دارد که باعث می‌شود دختران و بانوان ما  جذب فرقه‌ها و عرفان‌های کاذب شوند؟

افتخاری: بحث هیأت‌های مذهبی، نشست‌هایی که در خانه‌ها انجام می‌شود، جلسات مذهبی که وجود دارد، خانم‌های جلسه‌ای بهتر می‌توانند نفوذ کنند و جای خودشان را باز کنند در بین خانم‌ها و در بین دختران و دیگران، با یک مقدار صدا و یک مقدار جملات خاص، گفتن بهتر می‌توانند نفوذ کنند.

جریانات فکری که در جامعه مطرح می­‌شوند، ما باید اینها را شناسایی کنیم، متوجه راه­هایی که دشمنان برای جذب افراد به کار می‌برند، باشیم، اگر جامعه­‌ای واقعاً مقاوم‌سازی­‌ شده باشد چه از نظر فکری و چه از نظر مادی، هیچ­وقت نگران این هجمه­‌ها نیست، چرا ما الان نگرانیم؟ چون آن مقاوم‌­سازی فکری را در بین بانوان و خانواده­‌ها نداریم

 

متأسفانه بیشترین فریب‌خورده بحث عرفان‌های کاذب همین خانم‌ها هستند. یک زمانی که خیلی هم عرفان‌های کاذب وجود نداشت اما کذب محض بود، در جلسه‌ای که خانم‌ها حضور داشتند «یک امام زمانی به دروغ  ظهور کرده بود تمام خانم‌های جلسه بر سر این امام زمان ریختند و هر چه او می‌گفت من امام زمان نیستم دروغ گفتم، خانم‌ها دست‌بردار نبودند، از عمامه و عبا و… همه را برداشتند، داشتند خودشان را می‌کشتند آن فرد دید خیلی اوضاع خراب شده است هر چه گفت من دروغ گفتم فایده نداشت آنها می‌گفتند  که آقا ظهور کرده است و حالا تواضع می‌کند و می‌خواهد منکر ظهورش شود! یعنی اینقدر خوش‌باوری و خودباوری.

مقام معظم رهبری در سال گذشته فرمودند که دشمن برای نفوذ فرهنگی سعی می‌کند، باورهایی که جامعه را سرپا نگه داشته است را دگرگون و مخدوش کرده و در آنها رخنه ایجاد کند. در بحث عرفان‌های کاذب حتی در دوره خودمان می‌بینیم که بعضی از دختران مورد یکسری سوءاستفاده‌های جنسی قرار می‌گیرند یا توهماتی در آنها ایجاد می‌شود، به نام صوفیه، عرفان و… چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور تا جایی که آن دختران نوجوان و جوان مورد طعمه قرار گرفته‌اند.

امروز با یک نفوذ نوینی روبرو هستیم؛ یک نفوذ پیچیده‌ای که سخت می‌شود آن را فهمید و با آن مقابله کرد که از طریق باورها، آرمان‌ها، نگاه‌ها و سبک زندگی و همه اینها صورت می‌گیرد همان‌هایی که ما می‌بینیم، اینها کار جدیدی نیست، قرآن کریم در این خصوص می‌فرماید: «وَفِیکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ» دشمن به گونه‌ای ورود پیدا می‌کند، ذائقه‌ها را می‌بینند، خواسته‌ها و مطالبات را ارزیابی می‌کند سپس ضعف‌ها را بررسی می‌کند که ضعف هر کسی کجاست، از همان ضعف استفاده می‌کند و به فریب جوانان می‌پردازد.

میرزائیان: جریانات فکری که در جامعه مطرح می­‌شوند، ما باید اینها را شناسایی کنیم، متوجه راه­هایی که دشمنان برای جذب افراد به کار می‌برند، باشیم، اگر جامعه­‌ای واقعاً مقاوم‌سازی­‌ شده باشد چه از نظر فکری و چه از نظر مادی، هیچ­وقت نگران این هجمه­‌ها نیست، چرا ما الان نگرانیم؟ چون آن مقاوم‌­سازی فکری را در بین بانوان و خانواده­‌ها نداریم با اینکه یک پشتوانه فرهنگی و دینی خیلی قوی­‌ای داریم، با اینکه پاسخ تمام نیازهای خودمان را در دین خودمان داریم، یعنی تمام آن نیازهای فکریِ که یک فرد ممکن است برایش پیش بیاید، پاسخش در دین وجود دارد، ولی چرا ما الان نگران هستیم، بانوی مسلمان و یا دختر مسلمان ما مورد هجمه قرار می­­‌گیرد، چون احساس می­‌کنیم که آموزش‌­هایی که به اینها دادیم کافی نبوده، خلاء­هایی وجود دارد که دشمنان از این خلاء­ها استفاده می­‌کنند و متأسفانه ما نسبت به آنها غفلت داشته‌ایم.

 

به نظر شما غالباً کدام بخش جامعه فریب عرفان‌های نوظهور را می‌خورند؟ و جذب این فرقه‌ها می‌شوند؟

میرزائیان: ما دو وظیفه داریم یکی شناخت این جریانات انحرافی که از چه خلاء­هایی استفاده می­‌کنند و اینکه چه ضعف­‌هایی در بانوان و دختران ما وجود دارد که موجب آسیب‌پذیری آنها می‌شود. به نظر من باید ابتدا دلایل گرایش افراد را به عرفا­ن­‌های کاذب بررسی کنیم؛ فکر نکنیم جامعه ما جامعه­‌ای است که همه افراد آن مذهبی بوده یا همه افراد دنبال معنویت هستند، ما باید واقعیت‌­نگر باشیم، واقعیات را بپذیریم؛ در جامعه ما بخشی از بانوان ما بانوان مسلمانی هستند که دنبال تربیت معنوی خودشان هستند، دنبال رشد معنوی خودشان هستند، آرمان­‌های معنوی بالایی دارند و می­‌خواهند به آن برسند و برای خودشان برنامه دارند، پیگیر این مطالب هستند که یک راهی پیدا کنند برای اینکه روز به روز رشد معنوی داشته­ باشند ولی واقعاً یک بخشی از جامعه ما چنین دغدغه‌­­ای را ندارند، یعنی بانوانی نیستند که خیلی پایبند دین و مذهب باشند، متأسفانه ما نباید تک­ بُعدی برخورد کنیم، بگوییم فقط قشری که مذهبی هستند و دوست دارند از نظر معنوی رشد کنند را در نظر بگیریم و برنامه‌­ریزی­‌هایمان را براساس آنها انجام دهیم، ولی واقعاً وقتی ما با این افراد در فرقه­‌ها مواجه هستیم و کار می‌کنیم می­‌بینیم اکثر افرادی که جذب این فرقه­‌ها می­‌شوند و آسیب می­‌بینند متأسفانه اینها خودشان یک لیدرهایی می‌شوند که جامعه را به سمت این جریان­‌ها سوق می‌دهند لذا این گروه بخشی از جامعه هستند که نه تنها تربیت دینی نداشتند، خانواده دینی نداشتند بلکه خودشان هم خیلی دنبال معنویت نبودند ولی جذب فرقه شدند و سرگروه فلان فرقه انحرافی در جامعه شده‌اند بنابراین ما باید برای این قشر هم برنامه­‌ریزی داشته باشیم.

چرا یک خانم مسلمان، یک بانویی در کشور شیعه با این همه دسترسی به اطلاعات دینی باز هم جذب این فرقه‌ها می‌شود، شاید در زمان قدیم ارتباطات و اطلاعات محدود بود؛ مثلا کسی که می­‌خواسته به اطلاعات دینی دست پیدا کند باید می­‌رفت و در حوزه درس می­‌خوانده یا با فلان روحانی ارتباط می‌داشت، ولی الان پاسخ خیلی سؤالات دینی را می­‌توانیم به راحتی از اینترنت به دست آوریم، ولی چرا بانوی شیعه ما در کشوری که منابع دینی در دسترس است، می‌­تواند خودش را از نظر دینی غنی کند ولی این کار را انجام نمی‌دهد و خود را درگیر این فرقه‌­ها می‌‌کند، چه دلیلی وجود دارد، باید موشکافانه بررسی شود.

باید یکسری اقدامات انجام دهیم و اطلاع‌رسانی‌هایی داشته باشیم تا جوان ما بتواند از این طریق به منبع اصلی علوم دینی دست یابد. وقتی ما آب سالم در اختیار افراد جامعه قرار ندادیم به تبع تشنگی هم وجود دارد، فرد وقتی سراب یا آب آلوده ببیند دنبال آن می‌­رود، چرا چون تشته است و می‌خواهد عطش درونی‌اش را برطرف کند

 

دمیرچی: از آن جایی که چون حوزه­‌های علمیه مأمن تمام مسائل و معضلات اجتماعی است، بعضاً یکسری افراد متخصص تعلیم داده می‌شود برای جوامع و مخصوصاً قشر خودشان که حالا حوزه­‌های علمیه خواهران برای خواهران، نیروهای مبلّغ تربیت می‌کنند. تعلیم متخصصان همانطور که ائمه اطهار، امام باقر و امام صادق علیهم‌السلام (ع) به تربیت نیروهای متخصص می‌پرداختند و آنها را به شهرها و کشورهای مختلف می­‌فرستادند تا تعالیم دینی را ابلاغ کنند.

یکی از راهکارها می‌­تواند این باشد که حوز­ه‌­های علمیه در سطح کشور به این موضوع یعنی گرایش به عرفان­‌های کاذب بپردازند و خودشان در این زمینه، متخصص و مشاور شوند.

افتخاری: باید یکسری اقدامات انجام دهیم و اطلاع‌رسانی‌هایی داشته باشیم تا جوان ما بتواند از این طریق به منبع اصلی علوم دینی دست یابد. وقتی ما آب سالم در اختیار افراد جامعه قرار ندادیم به تبع تشنگی هم وجود دارد، فرد وقتی سراب یا آب آلوده ببیند دنبال آن می‌­رود، چرا چون تشته است و می‌خواهد عطش درونی‌اش را برطرف کند لذا با دیدن سراب به دنبال آب می‌رود، هیچ کس نمی‌­خواهد دنبال سراب برود که در سوره نور هم خدا می­‌فرماید: «کَسَرَ‌ابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً»؛ و کسانی که کافرشدند اعمالشان همچون سرابی است در بیابانی که تشنه کام آن را آب بپندارد. زندگی بعضی­‌ها اینگونه است، البته ما باید آب را در دسترس بگذاریم، نگذاریم که جوان برای یافتن آب سالم، به بالای کوه برود و آب را بیابد تازه، اگر آن هم نخشکیده باشد.

چه نهادهایی می‌توانند در راستای آگاهی بخشی به جوانان در جلوگیری از گرایش به عرفان‌های کاذب، مؤثر واقع شوند؟

افتخاری: بنده به عنوان مسئول هیأت اندیشه­‌ورز حوز­ه­‌های بسیج طلاب در خدمت دوستان هستم، یک برنامه­‌ریزی که در حال انجام آن هستیم این است که حوزه­‌های علمیه ما مخصوصاً حوزه‌های علمیه خواهران متناسب با نیاز جامعه تربیت شوند نه اینکه تربیت نشده‌اند بلکه لازم است، علم­شان کاملاً به‌روز باشد، بر همین اساس حدود ۴۰۰  نفر از اساتید برتر کشوری انتخاب شده‌اند برای شرکت در دوره­‌های مهارت­‌افزایی و دوره­‌های توانمندسازی که برای تربیت نیروهای تخصصی به مدت سه روز در مشهد مقدس تشکیل می‌شود.

می­‌گویند «همه چیز را همه کس می­‌دانند» نمی­‌شود که یک نفر همه چیز را بداند، بلکه افراد و متخصصان در زمینه‌ها و رشته‌های مختلف، باید به شکل شاخه­‌ای تربیت شوند همان کاری که ائمه(ع) می­‌کردند. گاهی اوقات ممکن است «Ngo»ها و تشکل­‌های مذهبی ـ دینی ما این توانمندی و آمادگی را داشته باشند، لازم است این گروه‌ها و تشکّل‌ها نیز متولی امور شوند و در حقیقت باید بعضی از امور به آنها سپرده شود، قرار نیست همه کارها را وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، سازمان تبلیغات یا شهرداری و… وارد شوند بلکه صدا و سیما نیز می‌تواند از ظرفیت اینها استفاده کند.

همانطور که شیطان خطوات دارد و انسان را گام به گام به سوی انحراف می‌کشاند ما هم در حق فرد همینطور باید دست او را بگیریم و گام به گام با او و همراه او در مسیر صحیح حرکت کنیم

 

خانواده چطور برای کیف و لباس فرزندانشان تلاش می‌کنند باید ورود پیدا کنند. اصلاً کشورهایی هستند که از نوزادی اسباب­‌بازی برای نوزادان تدارک می­‌بینند حتی کتاب­­ داستانی که هم بتواند یک خردسال را کتابخوان کند را طراحی می‌کنند با وجود اینکه پیشرفته‌­ترین تکنولوژی را هم دارند اما تلاش می‌کنند تا نوزاد ۵- ۶ ماهه بتواند کتاب را با دستش لمس کند و همانجا با عکس­‌های آن آشنا شود، گام بعد وقتی با این تصاویر آشنا شد، مطلب جدیدی را بفهمد، عکس‌­های قشنگ و رنگ­‌های زیبا و با جاذبه را از زاویه دید آن کودک طراحی می‌کنند در حالی که ما آنطور که باید و شاید متوجه این آسیب‌ها و حساسیت‌های دشمن نبوده و درک درستی از نیازهای فرندان و نسل جدید نداریم.

همانطور که شیطان خطوات دارد و انسان را گام به گام به سوی انحراف می‌کشاند ما هم در حق فرد همینطور باید دست او را بگیریم و گام به گام با او و همراه او در مسیر صحیح حرکت کنیم. به اعتقاد بنده همه ‌‌‌ما مسئول هستیم، همین فرمایش ساده آیت­‌الله بهجت که می‌فرمود: معلم خداست، واجبات را انجام بدهید، از محرمات پرهیز کنید، جای دیگری فرمودند: کم­ کم به مستحباتی هم بپردازید، یعنی شما بدانید اگر این کار را انجام دادید، آقای شیخ رجبعلی خیاط هم می­‌توانید بشوید.

بنابراین ما باید این الگوها را محسوس، ملموس و با جاذبه کنیم که فرد به دنبال کسی که حرف‌های در پرده می­‌گوید نرود، ما باید عملیات روانی دشمن را بشناسیم و به دیگران هم بشناسانیم و راه­‌های نفوذ را بگوییم و اگر اعتماد خانواده‌­ها به مشاوره­‌های امینی که باید باشند، اعتماد جوانان به خانواده‌­ها و مشاورین را ایجاد کنیم و در این مسیر از همه امکانات بهره ببریم، در این صورت است که می‌توان گفت کمتر شاهد فریب جوانان به این گروه‌ها و فرقه‌های انحرافی خواهیم بود.

 

به نظر می‌رسد فرقه و جریان‌های انحرافی، به شیوه‌ای جذاب و زیبا می‌توانند افراد گوناگون را به خود جذب کنند، چرا مبلغان ما از این روش‌ها در راستای هدایت جوانان بهره نمی‌برند؟

میرزائیان: باتوجه به اینکه حوزه­‌های علمیه ما یکسری دروس روتین دارند که باید تدریس شود، ولی متأسفانه به‌روز نیستند یعنی براساس نیازهایی که بانوان دارند، طلاب ما آموزش نمی­‌بینند. به طور مثال؛ در بحث عرفان­‌های کاذب، در حال حاضر ما نیروی متخصص در حوزه­‌ها خیلی کم داریم و وقتی این بحث که یکی از مباحث روز جامعه ماست و مردم با این فرقه­‌ها و جریانات مواجه می‌شوند برای آنها سؤال پیش می‌آید، به یک مبلغ و کارشناس دینی مراجعه می­‌کنند آن فرد اصلاً فرقه را نمی­‌شناسد یا نمی­‌تواند اطلاعات درستی درباره آن فرقه و جریان انحرافی ارائه دهد از این رو فقط فرد را از رفتن در این کلاس‌ها می‌­ترساند و برحذر می‌دارد در حالی که این موضوع، نه تنها فرد را ارضاء نمی‌کند چه بسا ممکن است آن فرد برای یافتن پاسخ‌ برخی از سؤالات و شبهات خود جذب چنین فرقه‌هایی شده یا در دام آنها گرفتار شود.

وقتی بنده به عنوان طلبه و مبلّغ در این کار وارد شدم، از دوستانم دعوت می­‌کردم که مرا در این خصوص یاری کنند اما اغلب طلاب در این مباحث وارد نمی­‌شدند، چون مباحث سختی است و درگیری­‌های خاص خودش را دارد، از طرفی هم باید اوقات زیادی را در این راستا صرف کنند لذا شناخت فرقه‌ها و عرفان‌های کاذب، همچنین متخصص و یک کارشناس خوب شدن در این زمینه نیازمند این است که خارج از دوره‌های حوزوی برای آن وقت گذاشت و آموزش دید. متأسفانه متخصص و کارشناس دینی خانم انگشت­­ شمار هستند و شاید به ۱۰ نفر هم نرسند که بتوانند اینگونه بانوان ما را هدایت کنند.

هرچند که مراکز دینی در چند سال اخیر، ورود جدی به بحث مقابله با عرفان‌های نوظهور را داشته است اما از این نظر ما هنوز ضعف را احساس می‌­کنیم. بنده معتقدم در مواجهه با عرفان‌های کاذب و نوظهور به یک حرکت همه­‌جانبه نیاز داریم و تنها یک نهاد خاص نمی­‌تواند با این جریان مقابله کند

 

از جمله آسیب‌ها و مشکلاتی که در این خصوص می‌توان به آن اشاره کرد، ضعف تربیت دینی و ضعف مراکز دینی است البته هرچند که مراکز دینی در چند سال اخیر، ورود جدی به این بحث داشته است اما از این نظر ما هنوز ضعف را احساس می‌­کنیم. بنده معتقدم در مواجهه با عرفان‌های کاذب و نوظهور به یک حرکت همه­‌جانبه نیاز داریم و تنها یک نهاد خاص نمی­‌تواند با این جریان مقابله کند، بنابراین کسانی که متولیان فرهنگی هستند، کسانی که راهبری فکری جامعه را در دست دارند اعم از حوزه، دانشگاه، مؤسسات و مراکز مختلف، آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات و جاهایی که از نظر فکری مؤثرند همگی باید وارد شوند؛ هر کس بنا به ظرفیت خودش و آن توان خودش یک گوشه­‌ای از کار را برعهده بگیرد، اگر ما بگوییم فقط وظیفه حوزه علمیه واقعاً اینطور نیست، حوزه علمیه بایستی اندیشه پردازی کند و راهکار ارائه دهد.

دمیرچی: یکی از مسائلی که همواره در آیات قرآن به آن اشاره می­‌شود این است که از دسیسه­‌ها و گام‌های شیطان  پیروی نکنید چراکه به فرموده خداوند متعال، شیطان «انّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبین»؛ دشمن آشکاری برای انسان است که «قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ، ثُمَّ لَآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ»؛ من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می‌کنم! سپس از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها به سراغشان می‌روم.
ما انسان‌ها روبه‌روی خودمان، دشمن به این بزرگی مانند شیطان را داریم که به نوعی همین فرقه­‌ها، ادیان و عرفان­‌های کاذب از جمله گام‌های شیطان به شمار می‌روند و براساس فرمایش مقام معظم رهبری دشمن در قالب این فرقه‌های نوظهور و عرفان‌های کاذب، بر انسان‌ها و افراد سالم جامعه هجمه وارد می‌کنند. پس ما می­‌بینیم که از هر طرف این انسان مورد هجمه است.

بنابراین سؤالی که اینجا پیش می‌آید این است که انسان، چگونه می­‌تواند خود را از این هجمه نجات بدهد؟ ما از لحاظ فردی بیاییم روی افراد که همان بحث راه­‌های توانمندسازی است، کار کنیم؛ یک دختر خانم یک خانم، یک دختر ۱۵-۱۶ ساله که از دین هم زیاد سررشته ندارد و بعضاً پدر و مادرش هم در حد میانه هستند و معلومات دینی آنها در حد میانه است، دانشگاه هم نرفته، حوزه علمیه هم نرفته است، هنوز در مقطع متوسطه است، او چگونه می­‌تواند خود را از این هجمه بسیار بزرگ که گاهاً ما در بچه‌­های دبیرستانی خودمان می­‌بینیم که فرد می‌­گوید بیا به شادی برسیم، بیا به آرامش برسیم، چون ذات انسان این را می­طلبد و می­‌خواهد یک هویتی پیدا کند، استعدادهای درونی­‌اش را کسی ندیده ولی می­‌خواهد نشان بدهد، می­‌گوید بیا اینجا.

میرزاییان: مهمترین مشکل ما همین است که خانواده‌ها آموزش ندیده‌اند و به درستی در این خصوص شناخت فرقه‌های کاذب، است، تربیت نشده‌اند لذا خانواده‌های ما نمی­‌توانند این آموزش‌ها و اطلاعات را به جوان خود منتقل کنند و جوان ما به ناچار، نیازهای خود را در خارج از خانواده جست‌وجو می­‌کند و جذب جریانات انحرافی مختلف می‌­شود چراکه آنها به جای خانواده‌ها با روش‌های زیبا به نیازهای جوانان ما پاسخ می‌دهند.

دمیرچی: براساس سخنی از مولا امیرالمومنین(ع) همنشینی با انسان­‌های کوردل و هواپرست، موجب فراموشی ایمان، می‌شود و در واقع ایمان از بین می‌رود یعنی وقتی با این دسته از افراد، مجالست کردی ایمان از یک در دیگر می‌رود و اینجا دیگر در محضر شیطان هستی. این فرقه‌ها در واقع چون راه شیطان‌پرستی را می‌دانند به مقابله با اعتقادات دینی که همان معنویت و عرفان‌های معنوی است، می‌پردازند.

عرفان‌های ناب دینی و قرآنی سه منشأ دارد: یکی توجه به شریعت وحیانی؛ من به عزیزان می‌گویم اگر در این راه قرار می‌گیری قرآن بخوان، چون قرآن کتاب وحی است، از ابتدای نزول آیات قرآن بر پیغمبر تا کنون هیچ خدشه‌ای بر این کتاب آسمانی وارد نشده و این همان کلام خداوند است و تمسک به دستورات و قوانین آن می‌تواند در جای جای زندگی‌ ما راهگشا باشد.

جذابیت‌هایی که در مباحث انحرافی وجود دارد ما نیامدیم آنها را در دین اسلام ایجاد کنیم، ما باید به طور قطع به بازسازی هویت دینی دختران و زنان جامعه‌مان بپردازیم

 

اشکال کار کجاست و چگونه می‌توان در ادامه مسیر از بروز آسیب‌هایی که موجب جذب جوانان به عرفان‌های کاذب و نوظهور می‌شود، جلوگیری کرد؟

میرزاییان: همین جذابیت‌هایی که در مباحث انحرافی وجود دارد ما نیامدیم آنها را در دین اسلام ایجاد کنیم، ما باید به طور قطع به بازسازی هویت دینی دختران و زنان جامعه‌مان بپردازیم. باید برگردیم به اینکه ببینیم چه شده است که دختران و زنان ما هویت دینی‌شان را از دست دادند و آسیب‌پذیر شده‌اند، نکاتی که باید مدنظر قرار گیرند این است که زنان و دختران ما باید ابتدا در خانواده آموزش ببینند، نیازهای یک دختر باید همه‌جانبه دیده شود و در محیط خانواده و محیط‌های کنترل شده مانند مدارس و یا با ارتباط با کارشناسان دینی پاسخ داده شود که واقعاً به دام این فرقه‌ها نیفتند این نکته مهمی است که باید روی آن کار شود که یک دختر جوان چه نیازهایی دارد، این نیازها چگونه باید پاسخ داده شود، پاسخ‌‌ها را چه کسانی باید بدهند تا انشاءالله نسل جوان بانوان ما ضربه‌ناپذیر شوند.

افتخاری: اگر امروز می‌خواهیم دختر ما فریب نخورد نباید رفتارهای اشتباه آنها را لاپوشانی کنیم، مسئولان ما برخورد و مواجهه و مبارزه با فرقه‌ها و عرفان‌های نوظهور را در لفافه قرار دهند، قوه قضاییه ما باید فضای امن را ایجاد کند، مجلس و دولت ما همینطور، حوزه علمیه و دانشگاه‌های ما، مسئولان ما باید فضای امنی برای جوان ایجاد کنند که این جوان ما بپرسد و بداند و نگذارند آنها به چاه بیفتند و بعد بگویند این چاه چه بود که شما افتادید؟ ابتدا بگویند چه چاه‌هایی وجود دارد، چطور وقتی که در یک جاده‌ای مثلاً همه حرکت می‌کنند، یک جایی خطرناکی که می‌رسد علامت از خیلی جلوتر قرار می‌دهند، سرعت‌گیر که می‌رسد همینطور یا دست‌انداز یا پرتگاه، حتی جاده باریک می‌شود، این علامت‌ها را بگویند شما از این مسیر بروید چه خطراتی وجود دارد، ائمه اطهار علیهم‌السلام چه کارهایی انجام می‌دادند تا افراد در این پرتگاه‌ها سقوط نکنند.

ائمه اطهار علیهم‌السلام برای آگاهی بخشی به مردم جامعه طوری رفتار می‌کردند که مردم به طور واقعی دشمنان دین و مسلمانان را بشناسند و صراحتا مردم را از آنها نهی می‌کردند؛ از جمله اینکه می‌گفتند «لعن‌الله زَنادقه» یا مثلا کسان دیگری که بودند یا حتی کسانی که قاری بودند درباره خود ائمه(ع) غلو می‌کردند، اهل بیت(ع) نمی‌گذاشتند این افراد برای خودشان یار و یاور بگیرند و هر کاری دلشان می‌خواهد انجام دهند و در برابر انحرافات آنها سکوت کنند و چیزی نگویند، در حالی که متأسفانه امروز مردم ما خیلی طرفدار این کارها هستند و خیلی هم جذب این گروه‌ها و فرقه‌ها می‌شوند.

منبع:فارس

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار