کد خبر: ۱۶۲۱۹
تاریخ انتشار: 05 خرداد - 1397 13:34
آن مامور وهابی پس از شنیدن این سخن منطقى، چون پاسخى نداشت، با شرمندگى از آن‏‌جا دور شد.
به گزارش فرقه نیوز: عالم شیعی رو كرد به مأمور سعودی و گفت: چرا اهانت؟ چرا بی‌احترامی؟ ما همه مسلمانیم، اهل یک قبله هستیم.
مامور وهابى گفت: شما كه مسلمان نیستید، شما کافر و مشركید؛ زیرا هم‌چون مشركان به رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) توسل مى‏‌جویید. چون آنان مى‏‌گفتند: «ما نَعْبُدُهُمْ إِلّا لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى.[زمر/3] این‏‌ها را نمى‌پرستیم مگر به خاطر این‏‌كه ما را به خداوند نزدیك كنند». شما هم براى تقرب به خدا، به رسول خدا توسل مى‏‌جویید، در حالی‌که باید مستقیماً به خود خدا متوسل بشوید.
عالم شیعی گفت: چه كسى گفته كه توسل به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شرك است؟ بت‏‌پرستان، بت‏‌ها را مى‏ پرستیدند و مى‏‌گفتند ما مى‏‌خواهیم به خدا نزدیك شویم، اما مسلمانان پیامبر را که نمی‌پرستند. به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) توسل مى‏‌جویند، و هیچ مسلمانى رسول خدا را نمى‏‌پرستد، بلكه به دستور خدا به او توسل مى‏‌جوید و او را واسطه بین خود و خدا قرار مى‌دهد تا خداوند گناهانش را ببخشد، هم‏‌چنان‏‌كه خداوند چنین دستور داده: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً.[نساء/64] و اگر آنان هنگامى‌كه به‏ خود ستم كردند، از راه خود برگشته و نزد تو مى‏‌آمدند و از خداوند مغفرت مى‏‌خواستند و پیامبر هم براى آنان استغفار مى‏‌كرد، قطعاً خداوند را توبه‏‌پذیر و مهربان مى‏‌یافتند».
و هیچ مسلمانى نمى‏‌تواند ادعا كند كه گناهى مرتكب نشده و نیازمند شفاعت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیست؛ از این‌رو شما با این حرف خود به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) توهین مى‏‌كنید كه توسل به او را همانند بت‏‌پرستى مى‏‌دانید، و تکفیر مسلمانان توسط شما خلاف نص قرآن و سنت و سیره پیامبر است، مگر خداوند نمى‌فرماید: «لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَیْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً [نساء/94] به كسى‌كه اظهار صلح و اسلام مى‏‌كند، نگویید مسلمان نیستى».
و هم‌چنین سنت پیامبر حاکی از نهی شدید از تکفیر مسلمانان است، عایشه می‌گوید: «از پیامبر گرامی شنیدم که فرمود: هیچ‌یک از اهل قبله را به خاطر گناه تکفیر نکنید، اگرچه گناهان بزرگ انجام داده باشد.»[1] پس کلام و عمل شما خلاف کلام پیامبر است، چون نبی مکرم اسلام فرمودند: «کسی‌که مانند ما نماز بخواند و به طرف قبله بایستد و از گوشت ذبح شده ما بخورد، پس او مسلمان است و در پناه خدا و رسول است، عهد خدا را درباره او نشکنید.»[2]
اما متاسفانه شما به احادیث کتب خودتان هم عمل نمی‌کنید و به آن‌ها پشت کردید.
مامور وهابى گفت: اگر منظور شما از توسل، پرستیدن نیست، پس چرا نام خود را عبدالنبى و عبدالحسین و ... مى‏‌گذارید؟
عالم شیعی گفت: اشتباه شما همین جاست؛ با آن‏‌كه خود را پیرو قرآن مى‏‌دانید و در حفظ ظاهر قرآن تلاش دارید، اما همانند «خوارج» حروفش را گرفته‏‌اید و از فهم معانى آن درمانده‏‌اید، و بسیار قرآن تلاوت می‌کنید و حال آن‌که قرآن از گلوی شما تجاوز نمی‌کند و در قلب شما نفوذ نکرده و بهره‌ای نبرده‌اید.
مگر در قرآن كلمه «عبد»، فقط به معناى عبادت و بندگى و پرستش است؟ مگر خداوند در قرآن نمى‏‌فرماید: «وَأَنكِحُوا الأَیَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ.[نور/32] مردان و زنان بى‏‌همسرخود را همسر دهید، هم‌چنین غلامان و كنیزان صالح و درستكارتان را».
در این آیه خداوند لفظ «عبادكم» آورده و دستور مى‏‌دهد به «عباد» خودتان زن بدهید. «عباد» به معناى نوكر و غلام است، نه به معناى پرستش‏ كننده، ما هم وقتى مى‌گوییم «عبدالنبى» یا «عبدالحسین»؛ یعنى كسى كه افتخار نوكرى رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و سید جوانان بهشت را دارد.
در آخر عالم شیعی به آن مامور گفت: شما مدعى مسلمانى هستید، در حالی‌که سیره صحابه را فراموش کردید، مانند توسل عمر به پیامبر را که در زمان خشک‌سالی می‌گفت: «خدایا ما در زمان پیامبر به او متوسل می‌شدیم و باران رحمتت را بر ما نازل می‌کردی. اینک به عموی پیامبر متوسل می‌شویم، بارانت را بر ما نازل فرما، آن‌گاه باران باریدن می‌گرفت».[3]
این توسل را چگونه توجیه می‌کنید؟ آیا او را هم مشرک و کافر می‌دانید؟ سیره و روش بزرگان حنابله و اهل سنت در امر توسل را چگونه توجیه می‌کنید؟ همچون «ابوعلی خلال» ازعلمای بزرگ اهل سنت، (متوفای 242 ه.ق) می‌گوید: هرگاه مشکلی برایم پیش می‌آمد، کنار قبر حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) می‌رفتم و به او متوسل می‌شدم، مشکلاتم برطرف می‌شد.[4]
و «ابن حبان» از علمای مشهور و رجال نویس اهل سنت می‌گوید: «در مدتی که در طوس بودم، هرگاه برایم مشکلی پیش می‌آمد، قبر علی بن موسی الرضا را زیارت می‌کردم و از خداوند رفع آن مشکل را می‌خواستم و در اسرع وقت آن گرفتاری حل می‌شد و این را بارها تجربه کردم، خداوند ما را بر محبت مصطفی و اهل بیت او (سلام الله علیهم) بمیراند.[5]
آیا واقعاً همه کافر و مشرکند و نسبت به آیات و روایات جاهلند؟ و فقط شما عالم دهر هستید. آیا واقعاً شما پیرو همین پیامبرید كه مى‌فرماید: «اكرِمُوا الضَّیفَ وَلَو كانَ كافِراً.[6] میهمان را گرامى بدارید، هرچند كافر باشد.»
اگربه قول واعتقاد باطل شما، ما مسلمان نباشیم، میهمان شما كه هستیم، آیا با میهمان چنین برخوردى مى‏‌كنند؟ حال شما با این رفتارتان یا پیامبر را تكذیب مى‏‌كنید و مى‏‌خواهید ثابت كنید كه او در این گفته خویش اشتباه كرده و یا این‏‌كه در ادعاى پیروى از او دروغ مى‏‌گویید. آن مامور وهابی پس از شنیدن این سخن منطقى، چون پاسخى نداشت، با شرمندگى از آن‏‌جا دور شد.

پی‌نوشت:
[1]. هیثمی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، بیروت: موسس مکتبه القدسی و بالقاهره: دارالکتب العلمیه، ج1، ص106و 107(لا تکفروا احدا من اهل قبله بذنب )
[2]. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، دارالطباعه العامره استانبول دارالفکر( 1401 ق) ج1، ص102، ح391. کتاب الصلاة باب فضل استقبال القبله.
[3]. همان، ج2، ص16، ح1010. کتاب الاستسقاءباب 2، باب سوال الناس الامامة استسقاءاذاقحطوا
[4]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت: دارالکتب العلمیه، ج1، ص133.
[5]. ابن حبان بستی، الثقات، بمطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانیه بحیدرآباد الدکن الهند( 1393ق) ج8، ص457. (في وقت مقامي بطوس فزرت قبر علي بن موسى الرضا صلوات الله على جده وعليه)
[6]. حقی بروسوی اسماعیل، تفسیر روح البیان، بیروت: دارالفکر، ج1، ص282، ذیل آیه 177سوره بقره ‏


ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار