کد خبر: ۱۶۴۳۱
تاریخ انتشار: 07 آذر - 1397 11:09
اختصاصی
بسیاری از دخترها و پسرهای دانشجو در خانه‌های مجردی مختلط زندگی می کنند. مهمان‌بازی هم کلاسی‌های دختر و پسر در خانه‌های مجردی، اتفاقی که در حال تبدیل شدن به یک پدیده جدید است.
به گزارش فرقه نیوز: رابطه هم اتاقی دختر و پسر که امروزه به یک آسیب اجتماعی تبدیل شده است، حاصل فعالیت و تلاش های عرفان های نوظهور در ایران است، این عرفان های از دیرباز به طور مرتب و زیر زمینی و هوشمندانه به این امر توصیه می کنند، آنها با ادبیات مختلفی افراد جامعه و به خصوص نسل جوان را به هنجار گریزی و ارتباطات بدون چهار چوب دعوت می کنند. این امر از طریق زیر سوال بردن خانواده و تخریب این نهاد ارزشمند اجتماعی صورت می گیرد. رهبران عرفان های نوظهور همواره بر این امر تاکید دارند که خانواده و ازدواج بردگی به شمار می آید و نباید خود را گرفتار این موضوع کرد. همین القائات جوانان را از ازدواج فراری می دهد و برای ارزای تمایلات جنسی و روحی به سمت راهکارهای هنجار گریزانه کشیده می شوند.

آقای پائولو کوئلیو نویسنده شهیر آمریکایی یکی از افرادی است که با زیرکی فراوان این القائات را انجام می دهد. او در کتاب زهیر با نگاهی منفی به زندگی می نویسد:

بعضي‌ها خوشبخت به نظر مي‌آيند، چرا كه كارشان را راحت كرده‌اند و اصلاً به موضوع فكر نمي‌كنند شوهر مي كنم، خانه مي‌خرم، دوتا بچه مي‌آورم، اما با اين همه، چشم‌هايشان غمي را نشان مي‌دهد كه حتي خودشان هم از وجودش در جانشان خبر ندارند تو خوشبختي؟( زهيرص55)

او در جایی دیگر در همین کتاب زندگي زناشويي را نماد بردگي معرفی می کند و می نویسد:

مجرد و ميليونرم مي‌توانم در روز روشن، با هركس دلم مي‌خواهد بروم بيرون مي‌توانم در جشنهايي كه اين همه سال از خودم دريغ كرده‌ام، شركت كنم(زهيرص33)

وقت كنار هميم چه اتفاقي مي‌افتد؟ بحث مي‌كنيم به خاطر هر چيز كوچكي دعوا مي‌كنيم، مي‌خواهيم همديگر را عوض كنيم گاهي در سكوت دلمان، به خودمان مي‌گوييم آزادي چه خوب است كاش هيچ تعهدي نداشتم(زهيرص172)

او خانه داری برای زن را یک بردگی می داند و چنین می نویسد:

می خواهند از دام هایی فرار کنند که در انتظار همه زن هاست تبدیل شدن به زن خانه دار، هر شب آماده کردن شام برای شوهر، هر روز بردن بچه ها به مدرسه، سعی در کشف یک مسئله جزئی در زندگی یکنواخت همسایه ها، برای این که موضوع صحبتی با دوستان داشته باشند. (برنده تنهاست ص51)

اینها بخشی از گفته های پائلوکوئلیو است، کسی که بارها درباره انحرافات آثار او توسط این رسانه هشدار داده شده است اما مدیران و کسانی که متولی امر هستند با پوز روشنفکری منکر انحرافات آثار کوئلیو هستند.

از دیگر افرادی که در شکل گیری ازدواج های سفید و طلاق های عاطفی نقش پر رنگی دارد، راجنیش اشو هندی است. او در کتاب های خود بارها و بارها ازدواج را مانع عشق معرفی کرده و معتقد است کسی که ازدواج می کند نمی تواند عشق را تجربه کند. او در آثار خود خانواده را به طور کلی نفی کرده و آن را مانع انسان می داند. او خانواده را علت از بین رفتن سعادت بشریت معرفی می کند و می نویسد:

خانواده مریض، ریشه و علت میلیون ها بیماری است، خانواده آجر اصلی تشکیل ملیت ما، نژادها و تشکیلات مذهبی است. و همین خانواده برکت و سعادت را از مردان و زنان کل بشریت گرفته است. (آینده طلائی ص96)

او می نویسد: خانواده سعی دارد تو را از کل اجتماع جدا کند، درست همانطور که کشور تو را از سایر ملل جهان مجزا نگه می دارد- استراتژی تقسیم همان است. همین که این هسته از میان برداشته شود، قسمت اعظم بیماری های روانی و جنون سیاسی نیز از میان خواهد رفت. (آینده طلائی ص97)

بنابراین، اکنون که این بنیاد رو به زوال می رود، من فوق العاده خوشحالم، چون می دانم به دنبال آن مرزها نیز از هم می پاشند و بساط ادیان رنگارنگ نیز برچیده می شود، زیرا این خانواده است که مذاهب رنگارنگ، ملیت و از این قبیل چیزها را بر تو تحمیل می کند. ( آینده طلائی ص100

او ادامه می دهد: در جوامع پیشرفته صنعتی ملاحظه می کنیم که انسان از حد خانواده فراتر رفته است. خانواده دیگر کاربردش را از دست داده است. خانواده بیش از کاربردش دوام یافته است. خانواده یکی از قدیمی ترین نهادهاست، بنابراین فقط مردمانی بسیار دقیق و حساس می توانند مشاهده کنند که عمر خانواده به سرآمده است. مدت ها طول می کشد تا دیگران هم تشخیص دهند که خانواده دیگر مرده است. (کودک نوین ص109)

خانواده وظیفه اش را به انجام رسانده است. این مجموعه در بافت جدید و با بشریت نوینی که به تازگی پا به عرصة وجود نهاده است، دیگر سنخیتی ندارد. (کودک نوین ص109)

انسان نمی تواند بدون آزادی خوشحال و سعادتمند باشد و ساختار خانوادگی قدیمی شما آزادی را به نابودی کشانده است و نابود شدن آزادی به همراه خود سعادت و عشق را نیز به ورطة سقوط کشیده است. خانواده نوعی وسیلة بقا بوده است. آری، این ساختار به طریقی جسم را محافظت کرده، ولی روح را به ابتذال کشیده است .( کودک نوین ص117)

این افکار آرام آرام توانسته در اذهان افراد جای بگیرد و روی به ارتباطات خارج از چهار چوب بیاورند و ازدواج های سفید شکل بگیرد. امروز اگر می بینیم که برخی رسانه ها نسبت به این نوع ارتباطات هشدار می دهند باید بدانیم که علت اصلی کجاست و چگونه باید درمان کرد. مبارزه با فرقه ها و عرفان های نوظهور علارقم هشدارهای مقام معظم رهبری چندان که باید در ایران جدی گرفته نمی شود. و اگر نهاد های امنیتی و اجتماعی فکری جدی و اصولی به حال این موضوع نکنند در آینده ای نزدیک باید با گرفتاری های خطرناک بیشتری مبارزه کنیم.


ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار