کد خبر: ۱۷۸۱
تاریخ انتشار: 26 دی - 1394 13:21
تعابیری که اوشو در مورد خداوند به کار می برد بسیار زیادتر از مواردی هست که ذکر می کنیم.
خدا از منظر اوشو


فرقه نیوز،یکی از جملات تکان دهنده اوشو درباره خداوند چنین است:اگر خداوند سکس را گناه بداند،بنابراین در این دنیا هیچ گناه کاری بزرگتر از او نیست!در تمامی کائنات گناه کار بزرگتری از او وجود ندارد.(1)

همچنین او می گوید:در هنگام سکس شما به جهان هستی از همیشه نزدیکتر هستید.توسط سکس هست که اولوهیت می تواند تولید زندگی کند و زندگی جدیدی را خلق کند.بنابراین در سکس ما به خالق از همیشه نزدیکتریم...اگر ما با قداست به سکس روی بیاوریم،با بازیگوشی می توانیم به آسانی لمحه ای از الوهیت را دریافت کنیم.(2)

او در گفته های خود تناقض گویی های بی شماری دارد،که هر فردی به راحتی می تواند چنین تناقضاتی را تشخیص دهد.
اکنون به یکی ازتناقض گویی های اوشو در باره خداوند توجه فرمایید: قرن‌هاست که خدا را نور می پنداریم.این به سبب ترس ما از تاریکی است نه اینکه خدا فقط نور باشد.خدا به همان اندازه نور است که تاریکی است.خدا باید هم تاریکی باشدو هم نور، و گرنه تاریکی نمی تواند وجود داشته باشد.خدا باید هم پست ترین باشد هم بدترین،هم ماده هم ذهن.(3)اوشو در اینجا خدا را هم نور می داند و هم تاریکی اما در زیر عکس این سخن را بیان می کند.


برای خدا تاریکی وجود ندارد.برای نور تاریکی وجود ندارد.تاریکی تنها زمانی هست که نور نیست.به همین دلیل این دو هرگز باهم وجود ندارند. نور اصلا نمی داند که تاریکی هم هست. ازکجا می تواند بداند؟ آنگاه که نور است تاریکی نیست.  تاریکی فقط یک نبودن است. خدا هیچ تاریکی را نمی شناسد.(4)


اوشو ادعا می کند همه خدا هستند. هیچ کس نمی تواند غیر از این باشد.(5) و در جایی دیگر با کمال صراحت وجود عینی را نسبت به خدا انکار و او را تنها وجود ذهنی و یک نام معرفی  می کند.می گوید: هستی دم دست توست و خدا فقط در ذهنت وجود دارد. یک مفهوم است و وجود عینی ندارد.(6)


او در جایی دیگر مسئولیت تمام عالم هستی را به دوش خداوند انداخته و معتقد است انسانها هیچ مسئولیتی ندارند و تنها خداست که مسئول تمام خوبی ها و بدیهاست.(7) می گوید:خدا خود مسئول آفرینش است. من مسئول نیستم، تو مسئول نیستی، هیچ کس دیگر مسئول نیست، مسئولیت کامل بر عهده خدا، یا هستی است.(8)

 

این حرف اوشو در حالی است که خداوند در کتابش با کمال صراحت می فرماید:که هر کس مسئول اعمال خویش است((کل ِنفس بما کَسَبت رَهینه))(9)همچنین می فرماید:که نه تنها  انسان مسئول است،بلکه تمام اعضا و جوارح او مسئول اند((ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا))(10)

همچنین می فرماید احدی حق سوال از خدا را ندارد"در واقع یعنی حق مواخذه خدا را ندارد".((لا یَسئَل عما یَفعل و هم یَسئَلون))(11)و همچنین از خدا جز خیر و رحمت ناشی نمی شود و نزد او جز خیر و جاودانگی چیز دیگری نیست((و ما عند الله خیر و ابقی افلا تعقلون))(12)

حرف نهایی اوشو در مورد خداوند
اگر از من می پرسید،من به شما می گویم،خدا را فراموش کنید،حقیقت را فراموش کنید،من به شما می گویم تنها به دنبال عشق باشید.(13)
آنچه گذشت تنها نمونه هایی از حرف هاو توصیفات اوشو در مورد خداوند بود.در واقع خدای اوشو موجودی است که مجوز سکس را صادر کرده است،و راه رسیدن به او انجام دادن اعمال سکس می باشد.(14)
اگر کمی در مورد نظریات اوشو درباره خداوند تامل و تدبر شود به راحتی می توان دریافت که جناب اوشو هر زمان که عاشق می شد خدا را عشق معنا می کرد،هرزمان که حال و هوای سکس می کرد خیلی سریع خدا را هم داخل در هوا و هوسهای خود می کرد،و هر موقع که دلش هوای موسیقی، رقص، پایکوبی، جشن، ترانه، آواز خوانی و امثال اینها را می کرد خیلی سریع می گفت که خدا یعنی اینها! به راستی آیا این حرفها جز رجز خوانیهای یک فرد بی ثبات،نفس پرست،و شهوت ران چیز دیگری می تواندباشد؟آیا این طرز تفکر، جز برخاسته از یک ذهن مادی گرا و شهوت پرست،چیز دیگری می تواند باشد؟ این حرفهای جناب اوشو به خاطر توجیه اعمال و رفتارهای شهوانی و توهمات حاصل شده در حالت خلسه،که بر اثرانجام رقص و سکس به وجود می آید چیز دیگری نمی تواند باشد.
به راستی از این تعابیر چه چیزی برداشت می شود؟آیا این گونه سخنان جز لفاظی، شعر گویی، ترانه سرایی، خود بزرگ بینی، نفس پرستی، الحاد و راندن کلمات کفر آمیز بر زبان حاصل و نتیجه دیگری دارد؟(15)
چگونه می توان به حرفهای اوشو اطمینان کرد!او که در یک جا سخن از واسطه گری برای ارتباط با خدا سخن میراند و در جای دیگر آن را به صراحت رد می کند.او که درجایی خدا را هم تاریکی و هم نورمی داند و در جایی دیگر تاریکی را به شدت از خدا نفی می کند.
بنابراین منطق هر خواننده ای می تواند این مطلب را در یابد که این گونه اظهار نظر و موضع گیری درباره خداوند،جز جهالت و بی اطلاعی محض درباره خداوند متعال ،چیز دیگری نمی باشد.و در واقع اگر جناب اوشو و پیروان او از جایگاه رفیع خداوند"بنا بر تعریف و توصیف خداوند در دین مبین اسلام"ذره ای اطلاع وآگاهی داشتند،هرگز چنین عقیده ای درباره خداوند ابراز نمی کردند.

منابع :

1. اوشو،از سکس تا فراآگاهی،ترجمه محسن خاتمی،ص22
2. اوشو،از سکس تا فراآگاهی،ترجمه محسن خاتمی،ص114
3. اوشو،عشق پرنده ای آزاد است،ترجمه مجید پزشکی،ص85
4. اوشو،زندگی موهبتی الهی است،ترجمه مجید پزشکی،ص47
5. اوشو،عشق پرنده ای آزاد است،ترجمه مجید پزشکی،ص99
6. اوشو،زندگی موهبتی الهی است،ترجمه مجید پزشکی،ص26-28
7. نگرشی بر آراء و اندیشه های اوشو،محمد تقی فعالی،ص206
8. اوشو،دل به دریا بزن،ترجمه مجید پزشکی،ص 18
9. مدثر35
10. اسراء36
11. انبیاء23
12. قصص60
13. اوشو راز بزرگ،ترجمه روان کهریز،ص251
14. نگرشی بر آراء و اندیشه های اوشو،محمد تقی فعالی،ص210
15. نگرشی بر آراء و اندیشه های اوشو،محمد تقی فعالی،ص210

برگرفته از کتاب نگرشی بر آراء و اندیشه های اوشو،محمد تقی فعالی

پایگاه جامع ادیان و فرق قم

 

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار