کد خبر: ۲۲۰۷
تاریخ انتشار: 26 دی - 1394 13:21
نگاهى اجمالى به گزارش‌هاى هدفدار و غیرمنصفانه فرستادگان سازمان‌هاى حقوق بشری این واقعیت را آشکار مى‌سازد که همه ابزارهاى امپریالیستى و صهیونیستى دست به دست هم داده‌اند تا نظام اسلامى را وادار سازند فرقه بهائیت را به رسمیت بشناسد.
به گزارش فرقه نیوز، بهائیت از زمان عباس افندى ایده‌ای به نام «جهان وطنی» را آغاز کرد، ایده‌ای که منشأ آن نه تنها کوته‌فکری رهبران این فرقه بلکه بر آمده از تفکرات فیلسوفان اومانیست غربی و فرماسونرهای اروپا بود.

رهبران این فرقه به طور کلی «جهان وطنی» اختیار کرده، در دامن اقتدار کشورهای بیگانه قرار گرفتند و به عواملی در خدمت دولت‌های استثمارگر مبدل شدند. عباس افندی با پیوستن به دول بیگانه، وجهه بین‌المللی این فرقه را تکمیل کرد و به حدی به دولت انگلستان خدمت کرد که انگلیسی‌ها به او لقب «سِر» دادند. شوقی ربانی این دین را به شکل حزبی جهانی درآورد و جهان وطنی را رسماً اعمال کرد.

جهان وطنی به عنوان ابزاری برای شکستن اسلام در سراسر دنیا توسط دولت‌های استعمارگر به کار گرفته شد. بعدها اسرائیل هم که به دنبال ایجاد شکاف در بین مسلمانان و شکستن اتحاد و اتفاق آنان بود و هست، از تقویت بهائیان دریغ نکرد.

به همین علت بود که این حرکت در راستای منافع دول خارجی بود و حمایت ویژه آمریکا و صهیونیست‌ها را به همراه داشت. بهائیت نیز موجودیت خود را در این وابستگى و حمایت می‌داند و به آن تن داده است. به طورى که سیاست‌های پهلوى دوم در مورد آنان نشان داد، ابرقدرت‌ها نیز در مقابل این فرقه سیاستى دوگانه دارند و گاهى آن‌ها را محدود ساخته و از طریق جریانات موازى به آن‌ها گوشمالى می‌دهند تا از حدود خویش تجاوز نکنند و گاهى نیز به عنوان حربه اى علیه اسلام از آن‌ها استفاده می‌برند.

نگاهى اجمالى به گزارش‌هاى هدفدار و غیرمنصفانه فرستادگان سازمان‌هاى حقوق بشر مثل گالیندوپول و کاپیتورن و احمد شهید این واقعیت را آشکار مى‌سازد که همه ابزارهاى امپریالیستى و صهیونیستى دست به دست هم داده اند که نظام اسلامى را وادار سازند این فرقه را به رسمیت بشناسد، یعنى کارى را که رژیم شاه از ترس ملت نتوانست انجام دهد جمهورى اسلامى به آن مبادرت ورزد! این مطلب ضمن این که میزان حمایت آنان را از بهائیت مشخص مى کند نشان مى دهد که قاعدتاً پشت پرده خبرهایى بسیار مهمتر از تضییع حقوق بشر در ایران است.

دیان علایی یکی از عناصر  فرقه بهائیت است که ید طولایی در وطن فروشی و اقدامات ضد ملی دارد.

وی با دعوت از عناصر فرقه های خود فروخته دیگر مانند دراویش (مصطفی آزمایش که ارتباط ویژه‌ای با سرویس اطلاعات فرانسه دارد)  و فرقه حلقه (شهناز ن که پس از فرار با آمریکا ارتباط خاص با سرویس‌های جاسوسی این کشور بر قرار کرده است و از قبل نیز این فرقه ارتباط هایی با سرویس امنیتی ارمنستان بر قرار کرده بود) و ... با تشکیل اتاق فکری در مقر اروپایی سازمان ملل نقش چشم گیری درتهیه گزارش دروغ و ارائه آن به احمد شهید جهت تصویب قطعنامه جدید حقوق بشری علیه ایران داشته اند.

این در حالی است که بهتر بود جناب گزارشگر اگر صداقتی در گفته‌های خود دارد با تحقیق بیشتر و تکیه بر اسنادی صحیح از داخل ایران به تهیه گزارش می پرداخت نه با استناد به گزارش‌های عده‌ای وطن فروش که از سرداب‌های کاخ باکینگهام سر در آورده‌اند به تنظیم گزارش بپردازد.

اقداماتی که روی دیگر این فرقه ها را به وضوح نشان می دهد همین موضوع است که این فرقه ها دم از جهان وطنی می زنند و عوامل آنها مشغول اقدامات ضد وطنی در آن سوی آب‌ها هستند و با کمک عناصر داخلی خود آتش‌بیار معرکه جهان‌خواران علیه نظام اسلامی شده اند.

سؤال آخر این است که آیا می توان یک فرقه را در تعاریفی که در حقوق بین الملل نا‌نوشته است، گنجاند؟ اگر پاسخ این پرسش آری است چرا جامعه بین‌المللی که هر روز به بهانه  حمایت از فرقه در کشورهای خاورمیانه فریاد سر می‌دهد و از سوی دیگر چشمان خود را بر روی کشتار فرقه داودیان در ایالات متحد بست؟ چطور است که جامعه جهانی در برابر کشتار اقلیت مذهبی مسلمانان در میانمار، آفریقای مرکزی، برخی کشورهای شرق آسیا و ... سکوت می‌کند اما تریبون بهائیان و سایر فرق ضاله در ایران شده است؟

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930122000349#sthash.0oRUmQQB.dpuf

به گزارش فرقه نیوز به نقل از فارس، بهائیت از زمان عباس افندى ایده‌ای به نام «جهان وطنی» را آغاز کرد، ایده‌ای که منشأ آن نه تنها کوته‌فکری رهبران این فرقه بلکه بر آمده از تفکرات فیلسوفان اومانیست غربی و فرماسونرهای اروپا بود.

رهبران این فرقه به طور کلی «جهان وطنی» اختیار کرده، در دامن اقتدار کشورهای بیگانه قرار گرفتند و به عواملی در خدمت دولت‌های استثمارگر مبدل شدند. عباس افندی با پیوستن به دول بیگانه، وجهه بین‌المللی این فرقه را تکمیل کرد و به حدی به دولت انگلستان خدمت کرد که انگلیسی‌ها به او لقب «سِر» دادند. شوقی ربانی این دین را به شکل حزبی جهانی درآورد و جهان وطنی را رسماً اعمال کرد.

جهان وطنی به عنوان ابزاری برای شکستن اسلام در سراسر دنیا توسط دولت‌های استعمارگر به کار گرفته شد. بعدها اسرائیل هم که به دنبال ایجاد شکاف در بین مسلمانان و شکستن اتحاد و اتفاق آنان بود و هست، از تقویت بهائیان دریغ نکرد.

به همین علت بود که این حرکت در راستای منافع دول خارجی بود و حمایت ویژه آمریکا و صهیونیست‌ها را به همراه داشت. بهائیت نیز موجودیت خود را در این وابستگى و حمایت می‌داند و به آن تن داده است. به طورى که سیاست‌های پهلوى دوم در مورد آنان نشان داد، ابرقدرت‌ها نیز در مقابل این فرقه سیاستى دوگانه دارند و گاهى آن‌ها را محدود ساخته و از طریق جریانات موازى به آن‌ها گوشمالى می‌دهند تا از حدود خویش تجاوز نکنند و گاهى نیز به عنوان حربه اى علیه اسلام از آن‌ها استفاده می‌برند.

نگاهى اجمالى به گزارش‌هاى هدفدار و غیرمنصفانه فرستادگان سازمان‌هاى حقوق بشر مثل گالیندوپول و کاپیتورن و احمد شهید این واقعیت را آشکار مى‌سازد که همه ابزارهاى امپریالیستى و صهیونیستى دست به دست هم داده اند که نظام اسلامى را وادار سازند این فرقه را به رسمیت بشناسد، یعنى کارى را که رژیم شاه از ترس ملت نتوانست انجام دهد جمهورى اسلامى به آن مبادرت ورزد! این مطلب ضمن این که میزان حمایت آنان را از بهائیت مشخص مى کند نشان مى دهد که قاعدتاً پشت پرده خبرهایى بسیار مهمتر از تضییع حقوق بشر در ایران است.

دیان علایی یکی از عناصر  فرقه بهائیت است که ید طولایی در وطن فروشی و اقدامات ضد ملی دارد.

وی با دعوت از عناصر فرقه های خود فروخته دیگر مانند دراویش (مصطفی آزمایش که ارتباط ویژه‌ای با سرویس اطلاعات فرانسه دارد)  و فرقه حلقه (شهناز ن که پس از فرار با آمریکا ارتباط خاص با سرویس‌های جاسوسی این کشور بر قرار کرده است و از قبل نیز این فرقه ارتباط هایی با سرویس امنیتی ارمنستان بر قرار کرده بود) و ... با تشکیل اتاق فکری در مقر اروپایی سازمان ملل نقش چشم گیری درتهیه گزارش دروغ و ارائه آن به احمد شهید جهت تصویب قطعنامه جدید حقوق بشری علیه ایران داشته اند.

این در حالی است که بهتر بود جناب گزارشگر اگر صداقتی در گفته‌های خود دارد با تحقیق بیشتر و تکیه بر اسنادی صحیح از داخل ایران به تهیه گزارش می پرداخت نه با استناد به گزارش‌های عده‌ای وطن فروش که از سرداب‌های کاخ باکینگهام سر در آورده‌اند به تنظیم گزارش بپردازد.

اقداماتی که روی دیگر این فرقه ها را به وضوح نشان می دهد همین موضوع است که این فرقه ها دم از جهان وطنی می زنند و عوامل آنها مشغول اقدامات ضد وطنی در آن سوی آب‌ها هستند و با کمک عناصر داخلی خود آتش‌بیار معرکه جهان‌خواران علیه نظام اسلامی شده اند.

سؤال آخر این است که آیا می توان یک فرقه را در تعاریفی که در حقوق بین الملل نا‌نوشته است، گنجاند؟ اگر پاسخ این پرسش آری است چرا جامعه بین‌المللی که هر روز به بهانه  حمایت از فرقه در کشورهای خاورمیانه فریاد سر می‌دهد و از سوی دیگر چشمان خود را بر روی کشتار فرقه داودیان در ایالات متحد بست؟ چطور است که جامعه جهانی در برابر کشتار اقلیت مذهبی مسلمانان در میانمار، آفریقای مرکزی، برخی کشورهای شرق آسیا و ... سکوت می‌کند اما تریبون بهائیان و سایر فرق ضاله در ایران شده است؟

 

منبع: فارس
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار