کد خبر: ۵۰۸۲
تاریخ انتشار: 26 دی - 1394 13:21
انجمن منحرف حجتیه با اعتقاداتی ایستا و اختلاف‌افکن بین شیعه و سنی، یکی از تشکیلات انحرافی در مساله مهدویت و تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت کبری بوده که حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری به انحاء مختلف، به مبارزه با آن برخاسته‌اند.
212

به گزارش فرقه نیوز، به مناسبت میلاد مسعود امام زمان(عج) و فرا رسیدن ایام ۱۴ و ۱۵ خرداد که یادآور رحلت امام و آغاز نهضت اسلامی است، سازمان صدا و سیما با پخش چندین باره فرمایشات امام خمینی (ره)، رویکرد ایشان درباره انحرافات موجود در برخی گروه‌ها پیرامون اعتقاد به مهدویت و برپایی حکومت اسلامی در دوران غیبت، از جمله انجمن حجتیه را متذکر شد.

تقارن سه رویداد مهم و پخش ویژه‌نامه‌های مرتبط با آن توسط رسانه ملی، ضمن نمایش زمان‌شناسی مسئولان امر، بار دیگر لزوم توجه به خطرات تحجر را به همگان گوشزد کرد.

آنچه که در بحث اصول اعتقادات اسلامی بسیار حائز اهمیت است، رابطه متقابل بین اعتقاد به امامت و ولایت است. با توجه به اینکه در زمان غیبت امام معصوم(ع)، ولایت فقیه استمرار امامت و ادامه‌دهنده حرکت انبیای الهی به‌شمار می‌رود، مخالفت با آن می‌تواند عواقب خطرناکی از جمله حاکم شدن ظالمان و برپایی حکومت جور را در پی داشته باشد.

انجمن منحرف حجتیه با اعتقاداتی ایستا و اختلاف‌افکن بین شیعه و سنی، یکی از تشکیلات انحرافی در مساله مهدویت و تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت کبری بوده که حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری به انحاء مختلف، به مبارزه با آن برخاسته‌اند.

با توجه به اعتقاد انجمن منحرف حجتیه مبنی بر عدم تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت،‌ بخش‌هایی از مهم‌ترین موضع‌گیری‌های حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری در مبارزه با آن، آورده می‌شود.

حضرت امام(ره)در اوایل مرداد ۱۳۶۲بدون ذکر نام از انجمن حجتیه که منجر به تعطیلی ظاهری- و نه انحلال- آن شد، فرمودند:"از بس تزریق شده بود در این مغزها، باورشان آمده بود که ما باید برویم توی مدرسه درس بخوانیم، چه‌کار داریم به این‌که به ملّت چه می‌گذرد؛ آن امر مردم، امر حکومت با قیصر است. به ما چه ربطی دارد؟ و یک‌دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید تا معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید. … این اعوجاجات را بردارید. این دسته‌بندی‌ها را برای خاطر خدا اگر مُسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملّی هستید، این دسته‌بندی‌ها را بردارید و در این موجی که الان این ملت را به پیش دارد می‌برد، در این موج خودتان را وارد کنید."

بنیانگذار انقلاب اسلامی در آخرین سال عمر پربرکتشان در ۱۴ فروردین ۱۳۶۷ به برخی از دیدگاه‌های انحرافی انجمن درباره مهدویت اشاره و به نقد آن پرداختند.

این‌بار امام در پیامی برای شورای نگهبان برای اولین بار به‌طور رسمی از انجمن حجتیه نام بردند و فرمودند:"... حواستان را جمع کنید که نکند یک‌مرتبه متوجّه شوید که انجمن حجتیّه‌ای‌ها همه‌چیزتان را نابود کرده‌اند. من به شما آقایان علاقه‌مندم ولی لازم می‌دانم گاهی که مسئله‌ای را می‌بینم، تذکر دهم."

معروف‌ترین موضع‌گیری حضرت امام(ره) درباره انجمن حجتیه پس از پایان جنگ تحمیلی و سه ماه مانده به رحلت ایشان، در منشور روحانیت آمده است.

امام در این منشور، ضمن هشدار به روحانیون فرمودند:"باید مراقب بود ‌که تفکّر جدایی دین ‌از سیاست ‌از لایه‌های تفکّر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند و یکی ‌از مسائلی ‌که باید برای طلاب جوان ترسیم شود، همین قضیه ‌است ‌که چگونه در دوران وانفسای نفوذ مقدّسین نافهم و ساده‌لوحان بی‌سواد، عدّه‌ای کمر همت بسته‌اند و برای نجات اسلام و حوزه و روحانیّت ‌از جان و آبرو سرمایه گذاشته‌اند.

اوضاع مثل امروز نبود، هرکس صددرصد معتقد به مبارزه نبود، زیر فشارها و تهدیدهای مقدّس‌نماها ‌از میدان به‌در می‌رفت؛ ترویج تفکّر "شاه، سایه خداست" و یا با گوشت و پوست نمی‌توان در مقابل توپ و تانک ایستاد و این‌که ما مکلّف به جهاد و مبارزه نیستیم و یا جواب خون مقتولین را چه‌کسی می‌دهد و ‌از همه شکننده‌تر، شعار گمراه‌کننده حکومت قبل ‌از ظهور امام‌زمان ـ علیه‌السلام ـ باطل ‌است و هزاران "إن قلت" دیگر، مشکلات بزرگ و جان‌فرسایی بودند ‌که نمی‌شد با نصیحت و مبارزه منفی و تبلیغات، جلوی آن‌ها را گرفت؛ تنها راه حلّ، مبارزه و ایثار خون بود ‌که خداوند وسیله‌اش را آماده نمود. علما و روحانیّت متعهّد، سینه را برای مقابله با هر تیر زهرآگینی ‌که به‌طرف اسلام شلیک می‌شد، آماده نمودند و به مَسلخ عشق آمدند.

اوّلین و مهم‌ترین فصل خونین مبارزه در عاشورای ۱۵ خرداد رقم خورد. در ۱۵ خرداد ۴۲ مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود ‌که اگر تنها ‌این بود، مقابله را آسان می‌نمود. بلکه علاوه بر آن ‌از داخل جبهه خودی، گلوله حیله و مقدّس‌مآبی و تحجّر بود؛ گلوله زخم‌زبان و نفاق و دورویی بود ‌که هزار بار بیشتر ‌از باروت و سرب، جگر و جان را می‌سوخت و می‌درید. در آن‌زمان روزی نبود ‌که حادثه‌ای نباشد، ایادی پنهان و آشکار آمریکا و شاه به شایعات و تهمت‌ها متوسّل شدند. حتّی نسبت تارک‌الصّلوه و کمونیست و عامل انگلیس به افرادی ‌که هدایت مبارزه را به‌عهده داشتند، می‌دادند. واقعاً روحانیت اصیل در تنهایی و اسارت، خون می‌گریست ‌که چگونه آمریکا و نوکرش پهلوی می‌خواهند ریشه دیانت و اسلام را برکنند و عدّه‌ای روحانی مقدّس‌نمای ناآگاه یا بازی‌خورده و عدّه‌ای وابسته ‌که چهره‌شان بعد ‌از پیروزی روشن گشت، مسیر ‌این خیانت بزرگ را هموار می‌نمودند. آن‌قدر ‌که اسلام ‌از ‌این مقدّسین روحانی‌نما ضربه خورده ‌است، ‌از هیچ قشر دیگر نخورده ‌است و نمونه بارز آن مظلومیّت و غربت امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ ‌که در تاریخ روشن ‌است. بگذارم و بگذرم و ذائقه‌ها را بیش ‌از ‌این تلخ نکنم.

ولی طلاب جوان باید بدانند ‌که پرونده تفکّر ‌این گروه همچنان باز ‌است و شیوه مقدّس‌مآبی و دین‌فروشی عوض شده ‌است...

دسته‌ای دیگر ‌از روحانی‌نماهایی ‌که قبل ‌از انقلاب، دین را ‌از سیاست جدا می‌دانستند و سر به آستانه دربار می‌ساییدند، یک‌مرتبه متدیّن شده و به روحانیون عزیز و شریفی ‌که برای اسلام آن‌همه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند، تهمت وهابیّت و بدتر ‌از وهابیّت زدند. دیروز مقدّس‌نماهای بی‌شعور می‌گفتند دین ‌از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام ‌است، امروز می‌گویند مسؤولین نظام کمونیست شده‌اند! تا دیروز مشروب‌فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام‌زمان ـ ارواحنافداه ـ را مفید و راهگشا می‌دانستند، امروز ‌از این‌که در گوشه‌ای خلاف شرعی ‌که هرگز خواست مسؤولین نیست رخ می‌دهد، فریاد «وا اسلاما» سر می‌دهند! دیروز "حجتیّه‌ای"ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلا‌بی‌تر ‌از انقلابیون شده‌اند! "ولایتی"های دیروز ‌که در سکوت و تحجّر خود، آبروی اسلام و مسلمین را ریخته‌اند و در عمل، پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‌اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسّب و تعیّش نبوده ‌است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و … . فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به‌سخره‌گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعن‌ها و کنایه‌ها نسبت به مشروعیّت نظام، کار کیست؟ کار عوام یا خواص؟ خواصّ ‌از چه گروهی؟ ‌از به‌ظاهر معمّمین یا غیر آن؟ بگذریم ‌که حرف بسیار ‌است. همه این‌ها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه‌هاست، و برخورد واقعی ‌هم با ‌این خطرات بسیار مشکل و پیچیده ‌است."

مقام معظم رهبری نیز در مناسبت‌هایی به نقد عملکرد این انجمن پرداختند؛ از جمله، ایشان در دیدار با جمعی از نمایندگان فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس هشتم در تاریخ ۲۱/۱۰/۱۳۸۸ فرمودند:"قبل از انقلاب، در دوران مبارزه و نهضت هم همین‌جور بود. یک عدّه‌ای بودند که حرف را قبول نداشتند، یک عدّه‌ای هم قبول داشتند- یا اجمالاً یا تفصیلاً- لیکن آماده نبودند بیایند توی میدان. آن‌وقت انسان به‌خاطر این‌ها خون دل می‌خورد. این‌ها می‌فهمیدند هم که دستگاه، دستگاه ظالمی است و باید در مقابل او ایستاد و باید مبارزه کرد؛ اما نمی‌آمدند دیگر. حاضر نبودند دردسرهایش را قبول کنند."

معظم‌له در بیست و ششمین سالروز رحلت امام راحل، نیز در تبیین ماهیت اسلام آمریکایی به دو شاخه‌ی آن یعنی "اسلام سکولار" و "اسلام متحجر" اشاره و خاطرنشان کردند: "امام رحمه‌الله همواره افرادی را که قائل به جدایی جامعه و رفتار اجتماعی انسان‌ها از دین بودند در کنار افرادی قرار می‌دادند که به دین نگاه عقب‌افتاده و متحجرانه و غیرقابل فهم برای انسان‌های نواندیش داشتند."

ایشان افزودند:"کسی که خود را پیرو امام رحمه‌الله می‌داند باید با اسلام متحجر و اسلام سکولار مرزبندی داشته باشد."

بنا بر این گزارش، انجمن حجتیه به‌عنوان یکی از فرقه‌های ایستای مذهبی در خنثی‌سازی و سیاست‌گریز نمودن قشر مذهبی، خصوصاً نسل جوان، تلاش‌های زیادی داشته است.
این انجمن، بانام "انجمن خیریه حجتیه مهدویه" پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با رهبری محمد ذاکر تولایی(معروف به حلبی) با هدف مقابله با بهائیت تأسیس شد؛ ولی در مبارزه با بهائیت، هیچ‌گاه اساس بهائیت (صهیونیسم) و رؤوس آن در ایران-هویداها، هژبر یزدانی‌ها و رژیم بهائی‌پرور شاهنشاهی- را مد نظر قرار نداده، بلکه در محیط اختناق رژیم شاهنشاهی در کمال آزادی، جلسات منظمی را در ییلاق‌ها و باغ‌های بزرگ با صرف هزینه‌های سنگین برگزار می‌کردند.

پیروان این انجمن به شدت مخالف دخالت دین در سیاست هستند و سند این ادعا آنکه از افتخارات این انجمن در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، عدم شرکت اعضایش در قضایای ۱۵ خرداد بود؛ نتیجه آنکه آنها مخالف تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت هستند.

عدم اعتقاد به وحدت بین شیعه و سنی نیز در منشور اعتقادات این انجمن به چشم می‌خورد؛ تا جایی که انجمن حجتیه کمک به فلسطین را با توجیه سنی بودن آنها برنمی‌تابد!

انجمن حجتیه در مساله اعتقاد به مهدویت نیز به شدت دچار انحراف شده و مبارزه و نبرد در زمان انتظار را رد کرده و معتقد است، تمامی نیرو، امکانات و تجهیزات باید برای نبرد بزرگ در زمان حضور امام آماده شود.

علاوه بر این، آنها نه تنها فلسفه و عرفان را قبول ندارند، بلکه به فلاسفه و عرفا توهین کرده و ضمن تکفیر بزرگان گذشته و حال این دو علم اسلامی، آنها را نجس می‌دانند.

خاطر نشان می‌کند، انجمن حجتیه پس از رکود چند ساله، از سال ۱۳۷۶ فعال شده، تشکیلات خود را دنبال نموده و عناصر وابسته به این فرقه در تهران و شهرستان‌ها با پوشش هیأت‌های مذهبی و جلسات تفسیر قرآن مشغول فعالیت شده و باید توجه داشت انجمن حجتیه جدید با اعتقاداتی تندتر از تفکرات رهبر خود همچنان وجود دارند و در حال فعالیت هستند. / رهپویان هدایت

 

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار