کد خبر: ۱۴۱۳۷
تاریخ انتشار: 30 مرداد - 1395 11:15
آموزه‌های عرفان حلقه
نظر طاهری، «شیطان درون هر انسان، بخشی از وجود او هستند که هیچ وقت از بین نمی‌روند؛ اما اگر فردی بتواند آن‌ها را به کنترل و مدیریت خود درآورد و تسلیم کند، در مسیر کمال خواهد بود.»

به گزارش فرقه نیوز  و به نقل از پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب  ؛ در آموزه‌های عرفان حلقه چنین آمده است که ابلیس جلوه‌های متعددی دارد و بخشی از ایین جلوه‌ها در وجود انسان است و طاهری آن‌را شیطان درونی انسان می‌داند که بخشی از وجود هر انسانی است: «در این جهان دوقطبی، جلوه‌های متعدد و متکثر ابلیس در وجود انسان قرار دارد و شیطان درون او محسوب می‌شود. در حقیقت، وقتی دورنمایی از چرخه جهان دوقطبی را در نظر بگیریم، ابلیس را در مقابل آدم خواهیم یافت و وقتی به جلوه‌های متعدد ابلیس و آدم توجه کنیم، شاهد شیاطین درون در برابر انسان‌ها خواهیم بود.»[1]
در واقع، از نظر طاهری، «شیطان درون هر انسان، بخشی از وجود او هستند که هیچ وقت از بین نمی‌روند؛ اما اگر فردی بتواند آن‌ها را به کنترل و مدیریت خود درآورد و تسلیم کند، در مسیر کمال خواهد بود.»[2]
طاهری دراین‌باره در جلسه هشتم کمیته عرفان حلقه چنین می‌گوید: «سؤال: شیطان می‌گوید من از بندگان تو یک بهره معینی دارم؛ این، چیست؟ طاهری: نصف وجود ما در اختیار اوست؛ نصف برنامه نرم‌افزاری در اختیار اوست. نصف برنامه نرم‌افزاری در اختیار اوست. نصف، در اختیار مثبت و نصفش در اختیار منفی‌ست. برای همه همین بوده؛ پس یک سهم مفروضی در وجود ما دارد. بحث من‌های متعدد، من‌های کمال و خود کمال، من ضد کمال، سهم تعیین شده شیطان [است].
سؤال: آیا بعضی از آیات (قرآن)، شیطان را «ولی» معرفی کردند؟
طاهری: ما assistance های مختلفی داریم. خودِ شیطان مگر غیر از این‌که داره به کمال کمک می‌کند؟ دارد به الله کمک می‌کند؛ دارد به اون غایت کمال کمک می‌کند؛ به عبارتی «ولی» هم می‌شود.
یکی از حاضران: ولی بعضی جاها صحبت می‌کند راجع به شیطان، می‌گوید: دوری کنید از این ولایت؟
ما به بچه می‌گوییم: بچه، برق را «ولی» خودت نگیر! این، «ولی» ماست؛ ولی «ولی» تو نیست. از این دوری کن. آن موقع، به زبان کودکی بشر صحبت شده است، پس در نتیجه، آن موقع بشر بچه بوده و شیطان گولش می‌زده!»[3]
ساختار وجودی انسان دوبخش دارد: جسم و روح و تمام ادیان آسمانی این مهم را تأیید کرده، متناسب با این دو بعد، آموزه‌ها و راهکارهایی را بیان داشته‌اند. باوجود تحریف‌های صورت گرفته در ادیان مسیحی و یهودی، بازهم آموزه‌های آن‌ها به هر دو بعد انسان ویژه توجه دارند. قرآن به صراحت به روح متعالی و خدایی انسان توجه داشته، جایگاه والایی را برای انسان باتوجه به مقام خلیفة الهی او قائل است. به نظر می‌رسد، بازهم، طاهری با بی‌اطلاعی از آیات قرآن یا نادیده گرفتن آن‌ها این توضیحات را مطرح کرده است. وقتی او با اطمینان و بدون لحاظ هیچ استثنایی نیمی از وجود همه انسان‌‌ها را در اختیار شیطان یا شبکه منفی می‌داند، پس «إلا المخلصین» را فراموش کرده است. خداوند در قرآن کریم سلطه شیطان را بر بندگان نفی می‌کند، چه برسد به این‌که شیطان «ولی» آنان باشد؛ خداوند خطاب به شیطان ملعون می‌فرماید: «إِنَّ عِبادي لَيْسَ لَکَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوينَ.[حجر/42] در حقيقت تو را بر بندگان من تسلطى نيست مگر كسانى از گمراهان كه تو را پيروى كنند». در حقیقت، تو بر بندگان من تسلّطی نداری، مگر گمراهانی که از تو پیروی کنند. طاهری با این سخنان حتی به کلام خداوند نیز بی‌حرمتی کرده، کلام خداوند را ویژه دوران کودکی انسان می‌ داند و در واقع، او با این سخنان، همه انبیاء الهی و پیامبر الهی (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را که قرآن بر ایشان نازل شده و همه افراد مخلص را که از ابتدای آفرینش به آن‌ها دستور دوری از ولایت شیطان داده شده است، کودک بی‌تجربه، و خود و همه حاضران و پذیرندگان آموزه‌ها و آگاهی‌های فرقه حلقه را کهنسال و آزموده فرض کرده است. طبق این ادعا، از لحظه‌ای که طاهری به این دریافت رسیده است، دیگر به گریز از ولایت شیطان، به دلیل تغییر بینش انسان و ناتوانی شیطان در فریب انسان، نیازی نیست!

پی‌نوشت:

[1]. موجودات غیرارگانیک، محمدعلی طاهری، آمریکا، 2010، Create Spaceص 15.
[2]. همان.
[3]. جلسات کمیته عرفان حلقه، محمد علی طاهری، جلسه 8.
برای اطلاع بیشتر: حلقه اسارت، انتشارات تسنیم اندیشه، جمعی از اساتید دانشگاه و حوزه، ص245
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر: