کد خبر: ۱۴۵۹۶
تاریخ انتشار: 01 آبان - 1395 11:46
اختصاصی
برخی از انجمن های سری به دلیل تهدیداتی که برای عموم مردم دارند، به انجمن های خطرناک تعبیر می شوند

فرقه های سری در پنهان کاری و راز ورزی انواع مختلفی دارند. برای مثال در برخی فرقه ها اعضا و اماکن سری هستند اما رهبر شناخته شده است در برخی دیگر ممکن است عموم مردم، اعضا، اماکن و رهبر فرقه را بشناسند اما فعالیت های فرقه مبهم، سری و نامعلوم باشد. برخی از انجمن های سری به دلیل تهدیداتی که برای عموم مردم دارند، به انجمن های خطرناک تعبیر می شوند اکثر این انجمن ها پیرامون موضوعات سیاسی و مذهبی فعالیت می کنند. انجمن های سری خطرناک معمولا به علم، عرفان و قدرت توجه دارند و مهمترین هدف آنها کسب قدرت و ثروت به وسیله علم و مبارزه است. انجمن های خطرناک برای اثبات وجود یا بقای خود از عملیات نظام یا حتی ترور یا گروگان گیری نیز استفاده می کنند. این مساله مخصوصا زمانی رخ می دهد که آنها از طرف نظام حاکم تحت فشار قرار گیرند. در این فرقه ها نوعی پنهان کاری در مقابل اعضای جدید وجود دارد تا این که آنها پس از گذشت سالها و طی مراحلی پلکانی مورد اعتماد واقع شوند. فرد آرام آرام با طی درجات مختلف به اسرار به ظاهر بی خطر فرقه آشنا می شود. اما در مراحل پایانی هدف اصلی و حقیقت خطرناک فرقه به او گفته می شود.

افراد در مراحل اولیه عضویت به دلیل این که اهداف گروه را نمی دانند سالها مورد بهرکشی قرار می گیرند. این افراد زمانی با حقیقت گروه آشنا می شوند که جدای از گروه برایشان عملا سخت یا غیر ممکن است. افراط و انحراف برخی از این فرقه ها در تجربه امور معنوی گاهی نتایجی چون قتل عام، نسل کشی و حتی خودکشی دسته جمعی را به دنبال داشته است.

راه یابی اعضا به مدارج بالاتر به عوامل مختلفی بستگی دارد. عوملی همچون مدت زمان حضور فرد در فرقه، انجام وظایف و پایبندی بی چون چرا به اصول فرقه و همچنین فداکاری و انجام اعمال تحسین برانگیز که موجب تقویت قدرت فرقه می گردد. البته میزان ثروت، قدرت، توانایی علمی یا هر ویژگی برجسته ای که فرد در ابتدای عضویت از آن برخوردار باشد یا بعدا آن را کسب کند در ارتقای درجه او تأثیر گذار است. در این فرقه ها هر عضو تنها ممکن است اعضای هم درجه خود را بشناسد و شناختی نسبت به اعضای بالاتر نداشته باشد. البته در برخی از فرقه های بسیار سری ممکن است اعضای هم درجه نیز هیچ شناختی از یکدیگر نداشته باشند.

برای مثال جیم جونز، رهبر مذهبی کلیسایی در شهر سانفرانسیسکو پیروانش را مجبور کرد تا دست به یک خودکشی دسته جمعی بزنند. در 17 نوامر 1978، 909 نفر مجبور به خوردن سم شدند و بدین ترتیب بزرگترین خودگشی دسته جمعی بشریت رقم خورد. همچنین در فاجعه متروی توکیو که در روز دوشنبه 20 مارس سال 1995 توسط پنج عضو از گروه اونچیرانی کیو، به وقوع پیوست، 13 نفر کشته و بیش از 5000 نفر در اثر استنشاق گاز سمی دچار آسیب شدند، اعضای این فرقه سارین مایع را در کیسه های پلاستیکی در مترو پخش کردند. این ماده شیمایی در اوج شلوغی صبح یک روز استفاده شد. در این حادثه پنج نقطه در مترو هدف حملات شیمایی قرار گرفت. این تراژدی مهمترین فاجعه در ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم است.

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر: