کد خبر: ۱۷۹۳۶
تاریخ انتشار: 07 آبان - 1402 16:48
هیچ سند و مدرکی دال بر این موضوع که هفتم آبان ماه روز کوروش باشد در دست نیست.
 ۲۹ اکتبر، مصادف با ۷ آبان، که از آن به عنوان «روز جهانی کوروش کبیر» یاد می‌شود. برخی چنان بر نام و یاد این روز، اصرار می‌ورزند که به هیچ کس فرصت نقد و بررسی نیز نمی‌دهند. حتی برخی از افراد متعصب ادعا می‌کنند که این روز در تقویم همه کشورها ثبت شده است، و فقط در تقویم ایران ثبت نشده است!!! اما به راستی «روز جهانی کورش» در کدام سازمان و یا نهاد رسمی بین‌المللی ثبت شده است؟ آیا ادعای جهانی بودنِ Cyrus day درباره 29 اکتبر صحیح است؟ یا ناشی از توهماتِ عده‌ای سرخورده و بیمار است؟! پاسخ این است که در هیچ یک از تقویم‌ها و گاهشماری‌های رسمی بین‌المللی، و در تقویم هیچ کشوری ابداً نامی از روز جهانی کورش وجود ندارد! هیچ یک از سازمان‌ها و نهادهای جهانی هیج روزی را به نام «کورش بزرگ» نامگذاری نکرده‌اند. با نگاهی به تارنمای رسمی سازمان ملل متحد (United Nations)[1] و سازمان یونسکو (Unesco)  [2] مشاهده می‌کنیم که در روزهای ماه اکتبر میلادی، هیچ اثری از «روز جهانی کورش» وجود ندارد. 
جالب است بدانید که در ایالات متحده امریکا، روز 29 اکتبر (مصادف با 7 آبان) به عنوان روز گربه نامگذاری شده است:
اما داستان نام‌گذاری این روز چیست؟ آیا واقعا در تقویم جهانی، روز ۲۹ اکتبر به نام و یاد کوروش دوم، پادشاه بزرگ هخامنشی ثبت شده است؟ اول بار در سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ این موضوع را «انوشیروان کیهانی‌زاده» روزنامه‌نگار و تاریخ‌نویس در ستون «روزنامک» که در «شرق» منتشر می‌کرد، اعلام کرد.
حسب گفته آقای کیهانی‌زاده، این روز که در تقویم بین‌المللی به نام «sirius day» شناخته می‌شود با نام و یاد کوروش بزرگ، پادشاه دادگستر هخامنشی نام‌گذاری شده است.
با این حال، اما آن‌ گونه که «رضا مرادی‌ غیاث‌ آبادی» تاریخ‌ نویس به شرق می‌گوید: «نام sirius day که در تاریخ ۲۹ اکتبر تقویم بین‌المللی به ثبت رسیده، اشاره‌ای به نام ستاره شباهنگ است و ارتباطی به کوروش هخامنشی ندارد، چراکه نام کوروش به زبان لاتین اگرچه تلفظ هر دو به یک شکل است اما به‌گونه‌ای دیگری نوشته می‌شود (cyrus).
با این‌ حال پس از آن ناسیونالیست‌های افراطی هر ساله این روز را بیشتر از سال قبل تبلیغ می‌کردند، حال آنکه در هیچ جایی از تاریخ اشاره‌ای به این روز که ارتباطی با کوروش هخامنشی داشته باشد، نشده است.»
آن‌ گونه که مرادی‌ غیاث‌ آبادی می‌گوید کشور ما مانند کشورهای تازه‌ بنیاد و فاقد هویت تاریخی نیست که با ساختن تقویم و تاریخ قلابی به نام کوروش یا هر کس دیگری بخواهیم از راه آن تاریخ و فرهنگ‌ مان را تبلیغ کنیم. پس از انتقادهای وارد شده از سوی تاریخ‌نویسان و باستان‌ شناسان برجسته به این روز، عده‌ای بر آن شدند تا با برداشتن عنوان «جهانی» از آن «روز کوروش» را بسازند و دلیل نام‌گذاری این تاریخ را ورود کوروش به بابل نوشتند،
حال آنکه ورود به خاک یک کشور مستقل و اشغال آن باتوجه به اینکه این کشور با ایرانیان در جنگ نبود، هرگز بنیاد خوبی برای نام‌گذاری کوروش نیست. ادعاهایی مبنی بر روز تولد و صدور منشور کوروش هم خالی از حقیقت است، چرا که هیچ سند قابل اعتنا و درستی با این مضمون در دست نیست که چنین چیزی را تایید کند.
این تاریخ‌ نویس همچنین می‌افزاید: «در زمان دولت نهم و ریاست «اسفندیار رحیم‌مشایی» بر سازمان میراث‌ فرهنگی هم با اقدام‌ هایی که انجام می‌شد و بزرگداشت‌هایی که به این مناسبت گرفته می‌شد - این روز قلابی جدی گرفته شد. دولتی‌ ها این روز را به عنوان روز تولد کوروش اعلام می‌کردند، با همه این تفاسیر به باور من نباید به این موضوع پرداخت و آن را جدی گرفت، چراکه به جدی گرفته شدن این نام‌گذاری جعلی کمک می‌کند و نباید فراموش کنیم که راه راستی از دروغ نمی‌گذرد.»
تبلیغ‌ ها و بزرگ‌نمایی روز موسوم به روز جهانی کوروش تنها به بزرگداشت‌ های دولتی در دولت نهم مربوط نیست، چرا که در خارج از ایران نیز عده‌ای با بزرگ‌ نمایی و تبلیغ فراوان این روز تلاش می‌کنند هفتم آبان را به نام روز جهانی کوروش بزرگ بدارند. در داخل نیز عده‌ای به دلیل تحت‌ تاثیر قرار گرفتن و تمایلات ملی‌گرایانه تلاش می‌کنند این روز را گرامی بدارند.

علی‌اکبر سرفراز باستان‌شناس پیشکسوت و استاد دانشگاه نیز که در زمینه هخامنشیان و تاریخ آنها کاوش‌ها و تحقیقات گسترده‌ای انجام داده است، این روز را به عنوان روز کوروش یا هر چیز دیگری در این زمینه نمی‌دانم، چراکه هیچ سند و مدرکی دال بر این موضوع در دست نیست، حتی اینکه گفته می‌شود کوروش هخامنشی به یهودیان امکانات بازگشت به سرزمین‌های مقدس خود را داد نیز رد می‌کنم، چراکه بر اساس اسناد و کتیبه‌هایی که من روی آنها تحقیق کرده‌ام، این داریوش هخامنشی بود که در زمان او، این تصمیم گرفته شد.» پروفسور سرفراز همچنین به هفت جلد تحقیقات خود در این زمینه اشاره کرد که سال‌هاست در سازمان میراث خاک می‌خورد و اجازه چاپ نیافته است.
عده ای29 اکتبر را مصادف با روز یهود و روز آزاد سازی یهود میدانند چرا که:
   در 29 اکتبر سال 539 پیش از میلاد (مصادف با 7 آبان) کورش هخامنشی بابِل را فتح کرد و یهودیان را گرامی داشت. همان یهودیانی که به جرم کفران نعمت و کشتن پیامبران، توسط خدا نفرین شده بودند و در اثر همین امر، به سرگردانی، تفرقه و جلای بابل گرفتار شدند. 
  در 29 اکتبر 1942 (مصادف با 7 آبان 1321) سال‌ها پس از معاهده بالفور، چرچیل نخست ‌وزیر انگلیس نامه‌ای به اُسقُف اعظم کانتربری نوشت که این نامه سنگ‌بنای تشکیل کشور جعلی اسرائیل شد
  در 29 اکتبر 1956 (مصادف با 7 آبان 1335) ارتش رژیم صهیونیستی با حمایت دولت‌های فرانسه و انگلستان وارد «صحرای سینا» در مصر شد و این منطقه را به اشغال خود درآورد... که در نوع خود یک موفقیت بسیار بزرگ برای اسرائیل شمرده می‌شد. اسرائیلی که رسماً از نیل تا فرات (و اَروَند که امتداد فرات است) را  مِلک خود می‌داند! این روز، برای یهودیان نماد پیروزی بر اسلام گردید.
چه شگفت انگیز! 29 اکتبر... یک حادثه تاریخی! ورود کورش هخامنشی به بابیلون (بابِل) و آزادی یهودیان پس از 70 سال اسارت! این روز، روز جشن و شادی یهودیان است! روزی که این قوم نفرین‌شده پس از سال‌ها حقارت و ذلت -که حاصل رفتارهای زشت خودشان بود- از اسارت حکومت بابیلون آزاد شدند. شاید یهودیان حق داشته باشند این روز را به رقص و پایکوبی بگذارنند. اما... چرا این روز توسط عده‌ای با عنوان «روز جهانی کورش کبیر» قلمداد شده است؟! و چرا برخی از ایرانیان این روز را جشن می‌گیرند؟ چرا روز خدمت (!) کورش به ایرانیان را به پایکوبی نمی‌گذرانند؟!
چه ارتباطی میان آزادی یهودیان و جشن این روز وجود دارد؟ امروزه برخی (که ادعای دروغین وطن‌‍پرستی‌شان گوش فلک را کر کرده)، این روز را گرامی می‌دارند، و این نشان از بردگی و افسار خدمت به صهیونیسم است. به یهودیان نگاه کنید. هر ساله روز پوریم (روز قتل عام ایرانیان) را جشن می‌گیرند. و در این سو، فرزندان کورش کبیر، سالروز آزادی قاتلین نیاکان خود را با رقص و آواز و پایکوبی گرامی می‌دارند! حلقه واصل در این میان را شاید بتوان سخن شیمون پرِز (رهبر پیشین رژیم صهیونیستی) دانست که گفت: «کورش هخامنشی، نخستین صهیونیست جهان بود. ما به او مدیون هستیم.
اما باوجودیکه باستانگرایان روز 7 آبان را روز جهانی کورش نامگذاری کرده اند و قرار بر این بود که این روز، نماد وحدت اپوزوسیون ناسیونالیسم باشد. هنوز چند سالی از این بدعت نگذشته، خود باستانگرایان نیز در مورد تاریخ این روز به جان هم افتاده اند.   
شهرام همایون، مدیر یکی از کانال‌های ناسیونالیستی، مدعی شد که این مراسم باید در روز 5 آبان صورت بگیرد و روز کورش، 5 آبان است، نه 7 آبان! در همین راستا، برخی از سران باستانگرایی (از جمله خسرو فروهر)، در اعتراض به شهرام همایون، او را به تفرقه افکنی میان باستانگرایان متهم کردند. 
حال آیا به راستی منصفانه است که عده‌ای با تخیلات و توهمات، جوانان این مرز و بوم را مضحکه‌ی خاص و عام قرار دهند؟ آیا ترویج این قبیل القائات دروغین کاری پسندیده است؟ آیا برای بزرگداشت مقام بزرگان باید به دروغ و اراجیف متوسل شد؟ همچنین اگر کسی با توهمات و دروغ‌پراکنی‌هایی این چنینی مبازه کرد، آیا منطقی است که او را به وطن‌فروشی و خیانت متهم نمود؟ اگر کسی حقیقت را بیان کرد و از این دروغ (روز جهانی کورش) پرده برداشت، آیا خردمندانه است که سرکوب و یا ترور شخصیتی شود؟ این‌ها همگی پرسش‌هایی هستند که شایعه‌پراکنان و دروغگویان باستان‌گرا باید به آن‌ پاسخ دهند. پس منصفانه و منطقی به تاریخ و گزاره‌های تاریخی بنگریم و از دروغ و ناراستی برحذر باشیم.

منابع:
1.  لینک سازمان ملل متحد:  
  http://www.un.org/en/sections/observances/international-days/
2.  لینک سازمان یونسکو:
 https://en.unesco.org/celebrations/international-days

منبع: کانال ایران باستان 

پایان/


ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نام:
ایمیل:
* نظر: