کد خبر: ۱۴۵۶۷
تاریخ انتشار: 26 مهر - 1395 12:16
اختصاصی
در این بخش به ویژگی هایی فرهنگ عامه پرداخته می شود

 

1. فرهنگ عامه، اعمال و رفتار جمعی و گروهی است که در بین عامه مردم، رایج است. بنابر این، عمل و رفتار یک فرد یا یک خانواده را نمی توان فرهنگ عامه نامید.

2. ابداع کننده و به وجود آورنده و نیز زمان شروع رفتارها و اعمال فرهنگ عامه، معلوم نیست، چرا که در طول زمان یک فرهنگ شکل می گیرد و به صورت فردی نیز به وجود نمی آیند بلکه رفتارهای جمعی در ایجاد آن نقش دارند.

3. فرهنگ عامه در مجموعه عادات و فعالیت های زندگی اجتماعی، رنگ می گیرد و نقش می پذیرد.

4. اعمال و رفتارهای فرهنگ عامه به مناسبت و بنا بر مقتضیات زمان، تکرار می شوند ؛ یعنی آنچه در یک یا چند مرتبه و یا فقط در دوره ای خاص و محدود اتفاق افتد، در شمار فرهنگ عامه نیست.

5. رفتارهای فرهنگ عامه، از حاکمیت اندیشه ای خاص که بر خلاف میل توده باشد، پیروی نمی کنند، هر چند آن تفکر بر جامعه، حکومت داشته باشد. بنابراین فرهنگ عامه تابع قدرت حاکم بر جامعه نیست، مگر آن که آن قدرت مطابق توده باشد و از دل همان توده بیرون آمده باشد. از این رو فرهنگ عامّه، میراث غیر مادّی ملت ها به شمار می رود نه قدرت ها.

6. فرهنگ عامه در جریان انتقال، بر اساس مقتضیات و سلیقه نسل ها، دگرگون می شود و فرهنگ هر نسلی با نسل قبل و بعد خود متفاوت است که برخی آن را شکاف نسل ها می دانند. بنابراین یکی از ویژگی های فرهنگ عامه، تکرارپذیری و قابلیت انتقال آن به نسل های آینده است. از این رو می توان فرهنگ عامه هر منطقه را مجموعه ای از رفتارها، گفتارها، پوشش ها، آداب و رسوم و عاداتی دانست که افراد آن منطقه، آنها را از گذشتگان و نیاکان خود به ارث برده اند؛ عاداتی که شاید از ابتدای بشریت آغاز شده و یا لااقل، مربوط به دوره های بسیار باستانی باشند. به عبارت کلی تر می توان فرهنگ عامه را میراث قومی و معنوی یک ملت دانست.

بر خلاف تصوّر بسیاری که فکر می کنند فرهنگ عامه، تنها مربوط به گذشتگان و جنبه های مختلف زندگی آنهاست، باید گفت که هر چند فرهنگ عامه، میراث پیشینیان است، اما در حال حاضر و در جوامع امروزی نیز وجود دارد و هنوز هم زنده، پویا، جذّاب و باصلابت، بر پای ایستاده است و مردم، در حال حاضر نیز با مجموعه دانسته هایی که از گذشته های دور و از نسل های گذشته به جا مانده و سینه به سینه، جا عوض کرده و به آنها رسیده است، زندگی می کنند و در حقیقت، همین فرهنگ عامه است که تا حدّ زیادی به زندگی آنها معنا و مفهوم می بخشد و آنها را به ادامه زندگی، دلگرم می سازد. در واقع، اگر فرهنگ عامه یک ملت را از آن بگیریم، تمام هویت آن ملت را گرفته ایم که بدون آن، زندگی، غیر ممکن خواهد بود.

هر چند که فرهنگ عامه حاکم بر زندگی امروز، با فرهنگ عامه ای که پیشینیان ما با آن زندگی می کرده اند، متفاوت است، اما به هر حال، بخشی از میراث گذشتگان است که بنا به مقتضیات زمان و شرایط امروز، تغییراتی در آن به وجود آمده است و به شکل قابل استفاده برای زندگی امروز، تبدیل گردیده است. حتی این احتمال وجود دارد که یک رفتار در فرهنگ عامه، در یک دوره زمانی و بنا بر شرایط حاکم فراموش شود، اما در دوره های بعد و با تغییر شرایط، دوباره فعال گردد و حتی شاید پر رنگ تر از قبل، در جامعه جدید ظاهر گردد.

وجود پیشینه کهن و درخشان تاریخی، زندگی اقوام و طوایف مختلف در کنار هم و شرایط متغیّر آب و هوایی، باعث شده است که کشور ما دارای گنجینه بسیار غنی و سرشار از آداب و رسوم، لهجه ها، پوشش ها، قصه ها، افسانه ها، خرافات، بازی ها باشد و به همین دلیل، دامنه فرهنگ عامه در ایران، بسیار وسیع و متنوّع است.

یکی از مهم ترین دلایل غنای گنجینه فرهنگ عامه ایران، آمیخته شدن آن با فرهنگ و آداب و رسوم اسلامی است. ایرانیان، تا قبل از ورود اسلام به سرزمینشان نیز مردمی با تمدن و دارای فرهنگ و آداب و رسوم شناخته شده در بین ممالک آن زمان بودند، و پس از پذیرش اسلام، این آداب و رسوم، نه تنها رنگ نباختند و از بین نرفتند، بلکه در پرتو تعالیم اسلامی، رنگ و بوی اسلامی به خود گرفتند، و کامل تر از قبل، به حیات خود ادامه دادند. برای مثال می توان به عید نوروز اشاره نمود که از رسوم بسیار کهن سرزمین ایران به شمار می آید و با ورود اسلام نیز نه تنها از بین نرفت، که توانست با بهره گیری از عناصر فرهنگ اسلامی، جنبه دینی پیدا کند و همراه با این عناصر گران بها، کامل تر و جذّاب تر از پیش و به عنوان میراثی گران بها برای آیندگان به یادگار بماند.

انشالله ادامه دارد...

برگرفته از کتاب جایگاه نماد در فرهنگ عامه نوشته مهدی سالاری

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر: